کلمه جو
صفحه اصلی

gyral


چرخنده، چرخشی، گردنده، گردشی، فرفره مانند، گردگرد، چر  زن

انگلیسی به فارسی

چرخنده، چرخشی، گردنده، گردشی، فرفره مانند


گریل


انگلیسی به انگلیسی

• of a gyrus, of a convolution, of a fold or ridge on the surface of the brain (anatomy)

جملات نمونه

1. The calculation of the gyral moment is more complicated in the design of tube-shaped vessels, especially the calculation of the gyral moment of the liquid metal remained in the vessel.
[ترجمه ترگمان]محاسبه گشتاور gyral در طراحی رگ های لوله ای به خصوص محاسبه گشتاور gyral فلز مایع در کشتی پیچیده تر است
[ترجمه گوگل]محاسبه لحظه gyral در طراحی عروق لوله به شکل پیچیده تر است، به خصوص محاسبه لحظه gyral از فلز مایع در کشتی باقی مانده است

2. Gyral kiln is a long tube-shape large-scale equipment, which is widely used in non-ferrous metallurgy, cement, chemical industry and so on.
[ترجمه ترگمان]کوره Gyral یک تجهیزات با ابعاد بزرگ است که به طور گسترده در صنایع متالورژی غیر آهنی، سیمان، صنایع شیمیایی و غیره مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کوره Gyral یک وسیله بسیار بزرگ لوله ای است که به طور گسترده ای در صنعت متالورژی غیر آهنی، سیمان، صنایع شیمیایی و غیره استفاده می شود

3. Purpose : To analyse CT manifestations of gyral malformations of neuronal migrationl anomaly.
[ترجمه ترگمان]هدف: تحلیل جلوه های تی سی بی قاعدگی غیر عادی عصبی
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل تظاهرات CT از ناهنجاری های ژیال ناهنجاری مهاجرت عصبی

4. Therefore, to develop the block-wheel cylinder with reasonable structure and long service life is the important topic in the transforms of equipments in gyral kiln.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای توسعه سیلندر چرخ با ساختار منطقی و عمر خدمات طولانی، موضوع مهمی در تبدیل تجهیزات در کوره آهنگری است
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای توسعه سیلندر بلوک چرخ با ساختار مناسب و عمر طولانی، موضوع مهم در تبدیل تجهیزات در کوره گریل است

5. The sucking device has a sucking-disk structure which contains multi-sucking mouths and gyral grooves in order to minimize the deformation of the wafer.
[ترجمه ترگمان]دستگاه مکنده یک ساختار دیسک مکنده دارد که حاوی mouths multi و شیارهای gyral است تا تغییر شکل قرص را به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]دستگاه مکنده دارای یک ساختار دیسک مکنده است که شامل دهان مکنده چند و شیارهای gyral برای به حداقل رساندن تغییر شکل ویفر است

6. For replacing the block-wheel cylinder frequently and inconveniently, it wastes of the manpower and material resource massively, and influences seriously the role of block-wheel device and gyral kiln.
[ترجمه ترگمان]برای جایگزین کردن سیلندر چرخ - چرخ مکررا و به طور نامناسب، این کار از نیروی انسانی و منابع مادی بسیار فراتر می رود و به طور جدی نقش دستگاه چرخ و چرخ و کوره را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]برای جایگزینی سیلندر بلوک چرخ اغلب و ناخوشایند، آن را زباله های نیروی انسانی و منابع مواد انبوه، و به طور جدی نقش چرخ دنده بلوک و کوره عمیق را تحت تاثیر قرار

7. Cortical tubers were detected in 10 cases, the patterns of cortical tubers were gyral core lesion and H-shaped lesion on MRI.
[ترجمه ترگمان]سلول های cortical در ۱۰ حالت تشخیص داده شدند و patterns of cortical هسته gyral و lesion - شکل بر روی MRI بودند
[ترجمه گوگل]غده های قندی در 10 مورد تشخیص داده شد، الگوهای غده های قورباغه ضایعات هسته ای گریال و ضایعه شکل H- در MRI بود

8. Leptomeningeal metastasis appear as enhancing curvilinear segments following the gyral convolutions often with small nodular deposits on the surface of the brain.
[ترجمه ترگمان]متاستاز، به عنوان افزایش بخش های منحنی به دنبال the gyral و اغلب با رسوبات nodular کوچک بر روی سطح مغز ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]متاستاز Leptomeningeal به عنوان افزایش بخش های منحنی به دنبال انعکاسی gyral اغلب با رسوبات گره کوچک در سطح مغز ظاهر می شود

9. Materials and Methods: CT manifestations of 20 patients with gyral malformation of neuronal migrational anomaly were retrospectively reviewed.
[ترجمه ترگمان]مواد و روش ها: CT ۲۰ بیمار با ناهنجاری gyral از ناهنجاری migrational عصبی به طور گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مواد و روشها: تظاهرات CT در 20 بیمار مبتلا به ناهنجاری گیرال آنومالی مایع نئون نورونی به صورت گذشته نگر بررسی شدند

10. Turning a way is to pass exert oneself to do sth. to same way or opposite way, make articulatory extend or a kind of gyral gimmick.
[ترجمه ترگمان]متحول کردن راهی است که خود را وادار به انجام کاری کند به همین طریق یا در جهت مخالف، حوزه حرکتی و یا نوعی حیله و حیله و حیله به حساب بیاوریم
[ترجمه گوگل]راه رفتن این است که خودتان را تحمل کنید تا انجام دهید به همان روش و یا روش مخالف، گسترش مفصلی یا نوعی گره گریال


کلمات دیگر: