کلمه جو
صفحه اصلی

cincinnati


شهر سین سیناتی (در ایالت اوهایو - امریکا)

انگلیسی به فارسی

شهر سین سیناتی (در ایالت اوهایو - آمریکا)


سین سیناتی


انگلیسی به انگلیسی

• city in ohio (usa)

جملات نمونه

1. He worked awhile as a pharmacist in Cincinnati.
[ترجمه ترگمان]او مدتی به عنوان داروسازی در سینسیناتی کار می کرد
[ترجمه گوگل]او مدتی به عنوان داروساز در سینسیناتی کار کرد

2. Prior to that game, a Cincinnati newspaper wondered whether No. Kentucky was playing better basketball than UMass.
[ترجمه ترگمان]قبل از آن بازی، روزنامه سینسیناتی به این فکر افتاد که آیا نه ایالت کنتاکی، بسکتبال بیشتر از UMass بازی می کند
[ترجمه گوگل]پیش از این، یک روزنامه سینسیناتی از اینکه آیا کنتاکی بسکتبال بهتر از UMass بازی می کرد، تعجب کرد

3. Cincinnati voters recently approved a proposal to build two new sports stadiums, one for football, another for baseball.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان سینسیناتی اخیرا پیشنهاد ساخت دو استادیوم ورزشی جدید، یکی برای فوتبال، دیگری برای بیسبال را تصویب کردند
[ترجمه گوگل]رای دهندگان سینسیناتی اخیرا پیشنهاد ساخت دو استادیوم ورزشی جدید، یکی برای فوتبال، دیگری برای بیس بال را تصویب کردند

4. Cincinnati mauled the Oilers 41-14 at Riverfront Stadium.
[ترجمه ترگمان]سینسیناتی، Oilers the ۴۱ - ۱۴ در استادیوم riverfront بود
[ترجمه گوگل]سینسیناتی، الیزر 41-14 را در ورزشگاه Riverfront مهلک کرد

5. Cincinnati is an American city.
[ترجمه ترگمان]سینسیناتی، یک شهر آمریکایی است
[ترجمه گوگل]سینسیناتی یک شهر آمریکایی است

6. Players on Cincinnati and Wisconsin-Green Bay seemed terrified at the prospect of allowing an easy shot.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان در سینسیناتی و ویسکانسین - گرین از چشم انداز اجازه دادن به یک تیر آسان وحشت داشتند
[ترجمه گوگل]بازیکنان روی سینسیناتی و ویسکانسین-سبز خلیج فارس به نظر می رسند که به راحتی شلیک می کنند

7. Shula became head coach of the Cincinnati Bengals.
[ترجمه ترگمان]Shula سرمربی سینسیناتی Bengals شد
[ترجمه گوگل]شول سرمربی Bengals سینسیناتی شد

8. But Springer, the former mayor of Cincinnati, insists on offering a self-righteous lecture at the end of each program.
[ترجمه ترگمان]اما اسپرینگر، شهردار سابق سینسیناتی، اصرار دارد که در پایان هر برنامه یک سخنرانی درست و درست ارائه دهد
[ترجمه گوگل]اما Springer، شهردار سابق سینسیناتی، اصرار دارد که در پایان هر برنامه سخنرانی خود را درست انجام دهد

9. The union convened in 1873 in Cincinnati and quickly grew to encompass one hundred synagogues, half the national total.
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه در سال ۱۸۷۳ در سینسیناتی تشکیل شد و به سرعت صد کنیسه، نیمی از کل جمعیت ملی را در بر گرفت
[ترجمه گوگل]این اتحادیه در سال 1873 در سینسیناتی تشکیل شد و به سرعت رشد کرد تا صد کنیسه را شامل شود، نیمی از کل ملی

10. Mason City, Iowa; and Cincinnati, for instance.
[ترجمه ترگمان]مثلا می سون، آیوا، و سینسیناتی
[ترجمه گوگل]میسون سیتی، آیوا؛ و سینسیناتی، برای مثال

11. Shula was promoted to head coach of the Cincinnati Bengals in 199
[ترجمه ترگمان]Shula در سال ۱۹۹ به عنوان سرمربی تیم سینسیناتی منصوب شد
[ترجمه گوگل]شولا در سال 199 به عنوان سرمربی Cincinnati Bengals ارتقا یافت

12. So Guthrie went to Cincinnati to rob a bank on his own.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب Guthrie برای سرقت بانک به سینسیناتی رفت
[ترجمه گوگل]بنابراین گوتری به سینسیناتی رفت تا یک بانک را به خود اختصاص دهد

13. Lowe went to Cincinnati, where he built a gigantic balloon christened the " Enterprise ".
[ترجمه ترگمان]لاو به سینسیناتی رفت و در آنجا یک بادکنک عظیم با نام \"شرکت\" ساخت
[ترجمه گوگل]لاو به سینسیناتی رفت و در آنجا یک بالون غول پیکر 'پروژه' را تعقیب کرد

14. She is flying to Cincinnati tonight.
[ترجمه ترگمان] امشب داره به \"سین سیناتی\" پرواز میکنه
[ترجمه گوگل]او امشب به سینسیناتی پرواز می کند


کلمات دیگر: