کلمه جو
صفحه اصلی

retie

انگلیسی به فارسی

رتی


انگلیسی به انگلیسی

• tie again, bind again, refasten

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of tie.

جملات نمونه

1. He puts down the jar and crouches to retie it.
[ترجمه ترگمان]کوزه را پایین می گذارد و دولا می شود تا آن را باز کند
[ترجمه گوگل]او جارو را می کشد و می کشد تا آن را رد کند

2. By the mouth of the tunnel he bent to retie his lace.
[ترجمه ترگمان]از دهانه تونل خم شد تا lace را باز کند
[ترجمه گوگل]با دهان تونل او خم به تسبیح خود رسیده است

3. If you've improvised and made a tie yourself, undo it and retie.
[ترجمه ترگمان]اگر تو آن را درست کردی و خودت را گره زدی، آن را باز کن و retie را باز کن
[ترجمه گوگل]اگر خودتان را بداهه نوشتید و خودتان را کراوات زدید، آن را لغو کنید و مجذوب کنید

4. In the summer of 200 Professor Chen Yongqi will retie from Hong Kong Polytechnic University after his 40 years dedication to the teaching.
[ترجمه ترگمان]در تابستان ۲۰۰ پروفسور چن Yongqi پس از ۴۰ سال وقف به تدریس از دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ اخراج خواهد شد
[ترجمه گوگل]در تابستان سال 200، پروفسور چن یونگی از دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ پس از 40 سال تداوم تدریس خود، از دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ عقب است

5. At intervals she stands up to rest, and to retie her disarranged apron, or to pull her bonnet straight.
[ترجمه ترگمان]گاه نیز می ایستد تا استراحت کند، و پیش بندش را باز کند، یا کلاه به سر بگذارد، یا کلاهش را صاف کند
[ترجمه گوگل]در فواصل زمانی او به استراحت می ایستد و برای جلوگیری از زنگ زدگی خود، و یا به طور مستقیم از کلاه گیس خود را

6. Tim sat heavily and leaned against rough bark to retie a shoelace.
[ترجمه ترگمان]تیم به سنگینی نشسته بود و به پارس خشن تکیه داده بود تا یک بند کفشش را ببندد
[ترجمه گوگل]تیم سفت شد و در برابر پوست خشن برای تکیه زدن به سینه ایستاده بود


کلمات دیگر: