کلمه جو
صفحه اصلی

wove


زمان گذشته و اسم مفعول: weave

انگلیسی به فارسی

زمان گذشته ساده فعل Weave


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: past tense and a past participle of weave.

• wove is the past tense of weave.

Infinitive: weave, Past Participle: woven


جملات نمونه

1. he wove his ideas into a fine story
اندیشه های خود را به صورت داستان در آورد.

2. Love is a fabric that nature wove and fantasy embroidered.
[ترجمه ترگمان]عشق پارچه ای است که طبیعت wove و فانتزی دارد
[ترجمه گوگل]عشق پارچه ای است که طبیعت آن را می پوشاند و فانتزی دوزی دارد

3. She wove the four coloured strands together into a ribbon.
[ترجمه ترگمان]او چهار رشته تار را به هم وصل کرد
[ترجمه گوگل]او چهار رشته رنگی را با هم به یک روبان انداخت

4. She deftly wove the flowers into a garland.
[ترجمه ترگمان]با مهارت گل ها را به یک حلقه garland وصل کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای گلها را به یک گل سرخ پوشانده بود

5. The author wove three plots into one story.
[ترجمه ترگمان]نویسنده سه قطعه را به یک داستان wove
[ترجمه گوگل]نویسنده سه قطعه را به یک داستان تحویل داد

6. He wove some branches together to form a roof.
[ترجمه ترگمان]او چند شاخه را به هم وصل کرد تا یک سقف را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]او بعضی از شاخه ها را برای تشکیل یک سقف انداخت

7. He wove a fascinating tale of knights in shining armour.
[ترجمه ترگمان]او داستان جالبی از پهلوانان در زره درخشان ساخته بود
[ترجمه گوگل]او یک داستان جالب از شوالیه ها را در زره های درخشان گذاشت

8. Wires upon wires wove around him, binding him to his amplifiers.
[ترجمه ترگمان]سیم ها را به هم وصل می کند که از بلندگوها طنین افکن می شود
[ترجمه گوگل]سیمها بر روی سیمها در اطراف او میچرخند، او را به تقویت کنندههای خود متصل میکند

9. The Robinson sisters wove between each other, three-by-three. People cheered and whistled.
[ترجمه ترگمان]خواهر Robinson بین هم و سه تا سه به هم بافته شده بودند مردم هورا کشیدند و سوت کشیدند
[ترجمه گوگل]خواهران رابینسون سه تا سه برابر یکدیگر را می پوشانند مردم تشویق کردند و سوت زدند

10. They wove across the metallic dunes, submerging themselves like roots, surfacing again, twitching, throbbing sluggishly.
[ترجمه ترگمان]از تپه های شنی فلزی عبور کردند، خود را مانند ریشه ها، بالا انداختند و به کندی بالا رفتند
[ترجمه گوگل]آنها در سراسر تپه های فلزی آویزان شده اند، خود را مانند ریشه ها فرو می ریزند، دوباره ظاهر می شوند، درهم و برهم می زنند، لرزان انداختن

11. As we talked, his quick fingers wove palm fronds into thatch like the roof of his hut.
[ترجمه ترگمان]همان طور که حرف می زدیم، انگشتان تند و تیز او به شاخه های نخل شبیه بود که به سقف کلبه چسبیده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که ما صحبت کردیم، انگشت های سریعش، طناب نخل را به لبه شبیه سقف کلبه اش می انداخت

12. I wove a mat.
[ترجمه ترگمان] من یه پادری ساختم
[ترجمه گوگل]من مات را میپوشم

13. Bobbing lanterns wove in and out of the goods trains in the College Rail Yard.
[ترجمه ترگمان]فانوس های bobbing به داخل و خارج از کالاهایی که در کالج یارد ریل حرکت می کردند، پیچیدند
[ترجمه گوگل]فانوس های بابینگ در قطار کالاهای کالج ریجارد در داخل و خارج قرار می گیرند

14. In this way they wove a cat's cradle of cross-claims on each other: one bank's liability was another bank's asset.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، آن ها یک مهد کودک از ادعاها را بر روی یکدیگر wove: یک مسئولیت بانک یک دارایی بانک دیگر بود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، یک گاو گربه ای از ادعای متقابل در مورد یکی دیگر از بدهی های یک بانک، دارایی یک بانک دیگر بود

15. It may be wove paper, vellum-smooth and shiny, or a bit of scrap, torn not quite straight, with a palimpsest of typed meeting-minutes showing through.
[ترجمه ترگمان]ممکن است کاغذ، پوست، پوست صاف و براق، و یا کمی scrap باشد، که کاملا مستقیم نیست، با a از یک جلسه تایپ ۱۰ دقیقه ای که از طریق آن نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]این ممکن است کاغذی بافته شده، دایره صاف و براق یا کمی قراضه باشد که کاملا مستقیما پاره نشده است، با یک فاصله طولانی از نشست های ملاقات تایپ شده نشان داده شده است

پیشنهاد کاربران

بای بای


کلمات دیگر: