کلمه جو
صفحه اصلی

voucher


معنی : ضامن، هزینه، مدرک، دستاویز، گواه، سند خرج، تضمین کننده، سند، شاهد، شهادت دادن
معانی دیگر : ضمانت کننده، پایندان، مصدق

انگلیسی به فارسی

سند، هزینه، مدرک


سند، مدرک، دستاویز، ضامن، گواه، شاهد، تضمین کننده، شهادت دادن


کوپن، سند، گواه، هزینه، سند خرج، مدرک، دستاویز، ضامن، شاهد، تضمین کننده، شهادت دادن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a document that serves to prove, certify, or authorize, such as a receipt or an authorization to pay.
مشابه: warrant

(2) تعریف: one that provides evidence, proof, or verification, as for the truth of a statement.

• certificate that bears monetary value, coupon; receipt; authorizer, endorser
a voucher is a piece of paper that can be used instead of money to pay for something.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] سند هزینه
[حقوق] سند هزینه، سند ابراء
[ریاضیات] سند، سند حسابداری، برگه، مدرک هزینه، رسید، سند هزینه

مترادف و متضاد

ضامن (اسم)
sponsor, guarantor, bondsman, surety, bailsman, security, guarantee, latch, depositary, voucher, warranter, warrantor

هزینه (اسم)
expenditure, tab, charge, cost, outgo, disbursement, expense, outlay, toll, voucher

مدرک (اسم)
proof, document, evidence, lead, testimony, witness, record, clue, voucher, muniment

دستاویز (اسم)
excuse, document, pretext, voucher

گواه (اسم)
proof, evidence, witness, testifier, voucher, warranter

سند خرج (اسم)
voucher

تضمین کننده (اسم)
voucher

سند (اسم)
bill, act, deed, document, instrument, evidence, title deed, script, voucher, writ, forgery, legal act, muniment

شاهد (اسم)
instance, affiant, witness, testator, testimonial, testifier, testate, looker on, theme, voucher, warranter

شهادت دادن (فعل)
affirm, evidence, witness, testify, attest, testate, voucher

receipt


Synonyms: certificate, check, chit, coupon, credential, debenture, IOU, note, notice, proof of purchase, release, sales slip, slip, stub, ticket, token


جملات نمونه

1. The voucher can be used at most major supermarkets.
[ترجمه ترگمان]این voucher را می توان در اغلب سوپرمارکت ها به کار برد
[ترجمه گوگل]کوپن را می توان در اکثر سوپر مارکت های عمده استفاده کرد

2. This discount voucher entitles you to 10% off your next purchase.
[ترجمه ترگمان]این تخفیف تخفیف شما را به ۱۰ % از خرید بعدی شما می دهد
[ترجمه گوگل]این کوپن تخفیف به شما 10٪ تخفیف خرید بعدی شما را اعطا می کند

3. This voucher can be redeemed at any of our branches.
[ترجمه سوسن] این بن خرید میتواند در تمامی شعب ما خرج شود.
[ترجمه ترگمان]این voucher به هر کدام از شاخه های ما رسید
[ترجمه گوگل]این کوپن را می توان در هر شاخه ای بازخرید کرد

4. a Marks and Spencer's gift voucher/token .
[ترجمه ترگمان]یه هدیه به اسم \"مارکز\" و یه هدیه به اسم \"اسپنسر\" ه
[ترجمه گوگل]یک کوپن هدیه و یک علامت هدیه مارک و اسپنسر

5. The voucher is valid between July and December and entitles you to 10% off all overseas flights.
[ترجمه سوسن] این کوپن بین ماه های جولای تا دسامبر معتبر است و به شما حق استفاده از 10% تخفیف روی همه پروازهای خارجی را می دهد.
[ترجمه ترگمان]این سند بین ماه های ژوئیه و دسامبر معتبر است و شما را مجاز به خروج از تمام پروازه ای خارج از کشور می کند
[ترجمه گوگل]کوپن بین ماه های ژوئیه و دسامبر معتبر است و شما را به 10٪ تخفیف در تمام پروازهای خارجی اعطا می کند

6. I got a credit voucher for £30.
[ترجمه ترگمان]من یک کارت اعتباری برای ۳۰ پوند دریافت کردم
[ترجمه گوگل]یک وجه اعتباری برای 30 پوند دریافت کردم

7. First prize is a £1000 travel voucher.
[ترجمه ترگمان]جایزه اول ۱۰۰۰ پوند سند مسافرتی است
[ترجمه گوگل]جایزه اول یک بلیط 1000 پوند سفر است

8. The government should run a voucher system.
[ترجمه ترگمان]دولت باید یک سیستم voucher را اجرا کند
[ترجمه گوگل]دولت باید سیستم کوپن را اجرا کند

9. The voucher proposal has been adamantly opposed by teachers unions as a scheme that would weaken public schools.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد voucher به شدت با اتحادیه های معلمان مخالف است، به عنوان طرحی که مدارس دولتی را تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد کوپن توسط اتحادیه معلمان به عنوان یک طرح که مدارس دولتی را تضعیف می کند، مخالف است

10. The optician will mark your voucher with a letter-code.
[ترجمه ترگمان]The، voucher رو با یک رمز نشون می ده
[ترجمه گوگل]پزشک شما کوپه خود را با یک کد نامه علامت گذاری می کند

11. His crackdown on asylum seekers and his humiliating voucher system are reprehensible.
[ترجمه ترگمان]سختگیری او به پناهجویان و سیستم voucher humiliating قابل سرزنش است
[ترجمه گوگل]سرکوب او در مورد پناهجویان و سیستم کوپن تحقیر آمیز او قابل تحمل است

12. Julia's voucher system seemed to work very well.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که سیستم voucher جولیا خیلی خوب کار می کند
[ترجمه گوگل]سیستم کوپن جولیا به نظر می رسید به خوبی کار می کند

13. While in Kurunagala Ellis also established a cattle voucher system whereby headmen had to certify all sales of cattle.
[ترجمه ترگمان]در حالی که در Kurunagala الیس یک سیستم voucher گاو تاسیس کرد که در آن headmen مجبور بود همه فروش احشام را تضمین کند
[ترجمه گوگل]در حالی که در Kurunagala Ellis همچنین یک سیستم کوپن گاو ایجاد کرد که سرانجام مجبور شد همه فروش گاوها را تایید کند

14. Second was from Packaging who wins a £10 voucher.
[ترجمه ترگمان]دومی از بسته بندی بود که ۱۰ پوند برنده شد
[ترجمه گوگل]دوم از Packaging بود که یک کوپن 10 پوند دریافت می کند

پیشنهاد کاربران

برگ ، برگه ، رسید

شماره سند

بُن - کوپن

[آرشیو]سند اعتباری

گواهی محور

قبض ، رسید

ژتون

بن خرید


کلمات دیگر: