1. purchase records
اسناد خرید
2. the purchase of a new home
خرید یک خانه ی نو
3. the purchase of salt marshes was another of his harebrained projects
خرید شوره زارهای مردابی یکی دیگر از نقشه های نابخردانه ی او بود.
4. to purchase another shirt
یک پیراهن دیگر خریدن
5. to purchase one's life at the expense of one's honor
با از دست دادن شرافت جان خود را خریدن
6. date of purchase
تاریخ خرید
7. you can purchase tea and cookies at the buttery
می توانی در رستوران (دانشکده) چای و شیرینی بخری.
8. they canceled their purchase order
آنها دستور خرید خود را پس گرفتند (لغو کردند).
9. to make a purchase
خرید کردن
10. she showed us her new purchase with pride
او خرید تازه ی خود را با سر بلندی به ما نشان داد.
11. we had difficulty getting any purchase on the steep rock
در پیدا کردن جاپا بر آن صخره ی پر شیب دچار اشکال شدیم.
12. (advance) dope on the government's policy for the purchase of weapons
پیش آگاهی درباره سیاست خرید اسلحه توسط دولت
13. the ostensible reason for his trip to kashan was to purchase rugs but his real reason was to see his fiancée
دلیل ظاهری سفر او به کاشان خرید قالی بود ولی دلیل واقعی آن دیدن نامزدش بود.
14. Companies are moving away from outright purchase of company cars to contract hire.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها از خرید کامل ماشین های شرکت برای استخدام قراردادی فاصله می گیرند
[ترجمه گوگل]شرکت ها از خرید مستقیم اتومبیل های شرکت به منظور استخدام قرارداد دور می شوند
15. They looked with envy at her latest purchase.
[ترجمه ترگمان]آن ها با رشک به آخرین خرید او نگاه کردند
[ترجمه گوگل]آنها در آخرین خرید خود با حسادت نگاه کردند
16. Keep the receipt as proof of purchase.
[ترجمه ترگمان]دریافت را به عنوان اثباتی برای خرید نگاه دارید
[ترجمه گوگل]رسید را به عنوان مدرک خرید نگهدارید
17. The purchase price figures out at about two million dollars.
[ترجمه ترگمان]قیمت خرید حدود دو میلیون دلار است
[ترجمه گوگل]قیمت خرید حدود دو میلیون دلار است
18. It is a recent purchase of mine.
[ترجمه ترگمان]این یک خرید جدید از معدن است
[ترجمه گوگل]این خرید اخیر من است
19. The new couple spent some money for the purchase of the furnature necessary for their new house.
[ترجمه ترگمان]این زوج جدید مقداری پول برای خرید لوازم ضروری برای خانه جدیدشان به خرج دادند
[ترجمه گوگل]این زوج جدید پولی برای خرید وسایل لازم برای خانه جدید خود صرف کردند
20. Keep your receipt as proof of purchase.
[ترجمه ترگمان]رسید خود را به عنوان اثباتی برای خرید نگاه دارید
[ترجمه گوگل]رسید خود را به عنوان مدرک خرید نگه دارید
21. It was decided the school should purchase new software.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم گرفته شد که این مدرسه باید نرم افزار جدیدی خریداری کند
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفت که مدرسه باید نرم افزار جدید را خریداری کند
22. Purchase tax was not payable on goods for export.
[ترجمه ترگمان]مالیات خرید برای صادرات قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]مالیات بر کالاها برای صادرات قابل پرداخت نیست
23. Please ensure that you purchase your ticket in advance.
[ترجمه ترگمان]لطفا مطمئن شوید که بلیط خود را پیشاپیش خریداری می کنید
[ترجمه گوگل]لطفا اطمینان حاصل کنید که بلیط خود را پیش خرید می کنید