کلمه جو
صفحه اصلی

speculation


معنی : خیال، فکر، احتکار، تفکر و تعمق، زمین خواری، سفته بای
معانی دیگر : گمان پردازی، خرد پردازی، گمانه زنی، حدس و قیاس، نگرورزی، زمین بازی، سفته بازی، معاملات سهام، خرید و فروش، سرمایه گذاری مخاطره آمیز (ولی با احتمال سود زیاد)

انگلیسی به فارسی

حدس و گمان، احتکار، تفکر و تعمق، زمین خواری، خیال، فکر، سفته بای


احتکار، سفته بای، تفکر وتعمق، زمین خواری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of thinking, wondering, or guessing about something.
مشابه: conjecture, guess

- The reason for the teacher's sudden firing was a subject of much speculation.
[ترجمه ابراهیم اسدپور] علت تشر زدن ناگهانی معلم تا حد زیادی شک برانگیز و نا مشخص بود.
[ترجمه محمد] دلیل اخراج ناگهانی معلم موضوع بسیاری از گمانه زنی ها شده بود
[ترجمه ترگمان] دلیل اخراج ناگهانی معلم موضوع گمانه زنی های زیادی بود
[ترجمه گوگل] علت شلیک ناگهانی معلم موضوع بسیار گمانه زنی بود

(2) تعریف: a conclusion, often tentative or hypothetical, that results from such an act or process.
مشابه: conjecture, surmise, theory

(3) تعریف: a risky business venture or investment that offers the possibility of high profit.
مشابه: venture

(4) تعریف: the act or practice of undertaking such ventures or investments.

• contemplation, deliberation; conjecture, hypothesis; act of engaging in risky business transactions; buying and selling of commodities in order to profit from market fluctuations

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] سفته بازی

مترادف و متضاد

خیال (اسم)
illusion, fiction, impression, vision, apparition, deliberation, intention, guess, thought, design, fancy, idea, notion, imagination, phantom, ghost, mind, meditation, plan, whim, whim-wham, reverie, cogitation, hallucination, figment, dream, simulacrum, spectrum, fantom, speculation, phantasma, wraith

فکر (اسم)
opinion, intent, intention, thought, idea, notion, concept, speculation

احتکار (اسم)
hoard, hoarding, speculation

تفکر و تعمق (اسم)
speculation

زمین خواری (اسم)
speculation

سفته بای (اسم)
speculation

theory, guess


Synonyms: belief, brainwork, cerebration, cogitation, conjecture, consideration, contemplation, deliberation, excogitation, guesstimate, guesswork, hunch, hypothesis, meditation, opinion, reflection, review, shot, shot in the dark, sneaking suspicion, stab, stab in the dark, studying, supposition, surmise, thinking, thought, weighing


Antonyms: fact, information, reality, truth


risk, gamble


Synonyms: backing, flier, flutter, gambling, hazard, hunch, piece, plunge, right money, risky business, risky venture, shot, shot in the dark, smart money, spec, speculative enterprise, stab, venture, wager


Antonyms: abstention


جملات نمونه

1. speculation about the distant future is useless
گمان پردازی درباره ی آینده ی دراز مدت بی فایده است.

2. Speculation centred on a likely bid price of 380p a share.
[ترجمه ترگمان]احتکار بر روی قیمت پیشنهادی ۳۸۰ میلیون دلار متمرکز بوده است
[ترجمه گوگل]گمانه زنی بر اساس یک پیشنهاد سهم احتمال 380 پوند است

3. Speculation is rife that he will be sacked.
[ترجمه ترگمان]احتکار شایع است که او اخراج خواهد شد
[ترجمه گوگل]گمانه زنی های فراوانی است که او را اخراج خواهد کرد

4. Mr Wakeham dismissed the reports as speculation.
[ترجمه ترگمان]آقای Wakeham گزارش ها را به عنوان گمانه زنی رد کرد
[ترجمه گوگل]آقای ویکاهم این گزارش را به عنوان گمانه زنی رد کرد

5. Speculation was rife as to whom the prince might marry.
[ترجمه ترگمان]Speculation با Speculation که شاهزاده ممکن بود با او ازدواج کند پر شده بود
[ترجمه گوگل]گمانه زنی در مورد اینکه شاهزاده ممکن است ازدواج کند، غافلگیر شد

6. The minister dismissed the newspaper reports as pure speculation.
[ترجمه ترگمان]وزیر گزارش های روزنامه را گمانه زنی های محض را رد کرد
[ترجمه گوگل]وزیر گزارشات روزنامه ها را به عنوان گمانه زنی خالی رد کرد

7. The group's problems have led to speculation that heads will roll.
[ترجمه ترگمان]مشکلات این گروه منجر به احتکار می شود
[ترجمه گوگل]مشکلات این گروه موجب گمانه زنی ها شده است که سران رول می روند

8. The company moved quickly to quash rumours/speculation that it is losing money.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به سرعت شروع به پخش شایعات و گمانه زنی هایی کرد که در حال از دست دادن پول است
[ترجمه گوگل]این شرکت به سرعت شایعات / گمانه زنی ها مبنی بر از دست دادن پول به حرکت درآورد

9. Chief executive David Prosser said the takeover speculation was wrong and no one was sniffing around.
[ترجمه ترگمان]رئیس اجرایی \"دیوید پروسر\" گفت که معامله اشتباه بوده و کسی اطراف رو بو نمی کشید
[ترجمه گوگل]مدیر اجرایی دیوید پروسر گفت که گمانه زنی ها در اشتباه بوده است و هیچ کس نمی فهمد

10. Recent worries over the president's health have prompted speculation over his political future.
[ترجمه ترگمان]نگرانی های اخیر در مورد سلامت رئیس جمهور باعث گمانه زنی در مورد آینده سیاسی او شده است
[ترجمه گوگل]نگرانی های اخیر در مورد سلامت رئیس جمهور موجب گمانه زنی در مورد آینده سیاسی اش شده است

11. The statement excited new speculation that a senior minister may be about to resign.
[ترجمه ترگمان]این بیانیه گمانه زنی جدیدی را برانگیخت که ممکن است یک وزیر ارشد در شرف استعفا باشد
[ترجمه گوگل]بیانیه هیجان زده گمانه زنی های جدیدی مبنی بر اینکه یک وزیر ارشد ممکن است در مورد استعفا باشد

12. This has fuelled speculation that he is about to clinch a deal with an American engine manufacturer.
[ترجمه ترگمان]این موضوع، گمانه زنی هایی مبنی بر اینکه او قصد دارد معامله با یک شرکت سازنده موتور آمریکایی را به دست آورد، دامن زده است
[ترجمه گوگل]این باعث شده است که حدس بزنید که او قصد دارد با یک تولید کننده موتور آمریکایی مقابله کند

13. The report was based on rumours, speculation, and innuendo.
[ترجمه ترگمان]این گزارش مبتنی بر شایعات، گمانه زنی، و کنایه های نیشدار بود
[ترجمه گوگل]این گزارش بر اساس شایعات، گمانه زنی، و ناخوشایند بود

14. The prime minister's speech fuelled speculation that she is about to resign.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی نخست وزیر به گمانه زنی درباره استعفای او دامن زد
[ترجمه گوگل]سخنرانی نخست وزیر باعث شد حدس بزنیم که او قصد دارد استعفا دهد

Speculation about the distant future is useless.

گمان‌پردازی درباره‌ی آینده‌ی دراز‌مدت بی‌فایده است.


پیشنهاد کاربران

نظر

سرمایه گذاری

فرانگری

حدس
تخمین
بر آورد

سوداگری

حدس

گمانه پردازی

گمانه زنی

Theory=hypothesis=speculation
فرضیه

سفته بازی

contemplate

the forming of a theory or conjecture without firm evidence.
conjecture
supposition
opinion

برداشت
استنباط
تصور
فرضیه
عقیده

احتکار

⁦✔️گمانه زنی

Adele: Anticipation builds for new music as singer updates social media
. . .
Adele has heightened ⁦➡️⁩speculation⁦⬅️⁩ that she is about to release her first new music since 2015, after updating her website and social media pages
گمانه زنی ها پیرامون بیرون آمدن اولین آهنگ جدید Adele بعد از سال ۲۰۱۵، افزایش یافته است. . .
BBC. co. uk@

برداشت
استنباط
تصور
فرضیه
عقیده
گمانه زنی
برآورد


کلمات دیگر: