معنی : ذخیره، شرط، قید، احتیاط، ملاحظه، استثناء، کتمان، تقیه، قطعه زمین اختصاصی
معانی دیگر : نگهداری، حفظ، نگهداشت، خودداری (از ابراز)، پرده پوشی، دودلی، تردید، زمینی که برای کار بخصوصی تخصیص داده شده است، قرارگاه، کوچگاه، محدوده، کوچ نشین، ناحیه ی حفاظت شده، داشتگاه، (هتل و هواپیما و رستوران و غیره) نگهداری جا، تعیین جا از پیش، پیشگرفت، پیشگزین، رزرو کردن، (قرارداد و غیره) قید، بند، سامه، نهش، رزرو کردن صندلی یا اتاق در مهمانخانه وغیره، قطعه زمین اختصاصی برای سر پوستان یامدرسه و غیره