کلمه جو
صفحه اصلی

sources

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] منابع

جملات نمونه

1. to consult various sources
به پس گشتنامه های مختلف مراجعه کردن

2. tourism is one of greece's main sources of income
گشتگری یکی از بزرگترین منابع درآمد یونان است.

3. an artist whose inspiration came from several sources
هنرمندی که از چندین منبع الهام می گرفت

4. he introduces his work with a detailed account of his sources
او اثر خود را با شرح مفصلی درباره ی منابع خود آغاز می کند.

پیشنهاد کاربران

منابع

ریشه
مثل این جمله
sources of major project problems
ریشه اصلی مشکلات پروژه


کلمات دیگر: