کلمه جو
صفحه اصلی

supplier


معنی : تهیه کننده، کارپرداز، رساننده، متصدی ملزومات
معانی دیگر : تهیه کننده، رساننده، کارپرداز، متصدی ملزومات

انگلیسی به فارسی

تهیه کننده، رساننده، کارپرداز، متصدی ملزومات


تامین کننده، تهیه کننده، کارپرداز، رساننده، متصدی ملزومات


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or organization that supplies items or services to others, usually by selling them.

- Canada and Saudi Arabia are major suppliers of oil to the United States.
[ترجمه ترگمان] کانادا و عربستان سعودی تامین کنندگان عمده نفت در ایالات متحده هستند
[ترجمه گوگل] کانادا و عربستان سعودی تامین کنندگان عمده نفت در ایالات متحده هستند
- The police know the guys that are using the drugs, but they are looking for their supplier.
[ترجمه ترانه] پلیس بچه هایی که از مواد مخدر استفاده می کنند را می شناسد، اما به دنبال تامین کنندگان است.
[ترجمه امین] پلیس افرادی را که در حال استفاده از مواد مخدر هستند، می شناسد؛اما آنها دارند به دنبال تأمین کننده شان می گردند.
[ترجمه ترگمان] پلیس افرادی را می شناسد که از مواد مخدر استفاده می کنند، اما به دنبال supplier می گردند
[ترجمه گوگل] پلیس می داند بچه هایی که از مواد مخدر استفاده می کنند، اما آنها به دنبال تامین کنندگان خود هستند

• one who supplies, provider; one who supplies products or services
a supplier is a person, company, or country that provides you with goods or equipment.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] فروشنده کالا و مواد
[صنعت] تامین کننده، تولید کننده، پیمانکار
[ریاضیات] تنظیم کننده ی فرم، فروشنده، تولید کننده، کارگزار، عرضه کننده

مترادف و متضاد

تهیه کننده (اسم)
preparator, supplier, provisioner

کارپرداز (اسم)
supplier

رساننده (اسم)
supplier

متصدی ملزومات (اسم)
supplier

جملات نمونه

1. the largest supplier of oil products in the world
عمده ترین عرضه کننده ی فراورده های نفتی در جهان

2. They used to be a leading supplier of military equipment.
[ترجمه ترگمان]آن ها سابقا تامین کننده اصلی تجهیزات نظامی بودند
[ترجمه گوگل]آنها بعنوان یک تامین کننده پیشرو تجهیزات نظامی بودند

3. They struck a deal with their paper supplier, getting two years of newsprint on credit.
[ترجمه ترگمان]آن ها با تهیه کننده کاغذهای خود معامله می کردند و دو سال دیگر روزنامه چاپ می کردند
[ترجمه گوگل]آنها با تامین کنندگان کاغذ خود مقابله کردند، دو سال از روزنامه در اعتبار به دست می آورند

4. I've ordered a new computer from the supplier.
[ترجمه ترگمان]من یه کامپیوتر جدید از تهیه کننده سفارش دادم
[ترجمه گوگل]من یک کامپیوتر جدید را از عرضه کننده سفارش دادم

5. The equipment can be purchased from your local supplier.
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات را می توان از طریق تامین کننده محلی خود خریداری نمود
[ترجمه گوگل]این تجهیزات را می توانید از تامین کننده محلی خود خریداری کنید

6. By changing its supplier, the company saved thousands of pounds in import duty.
[ترجمه ترگمان]شرکت با تغییر supplier هزاران پوند برای واردات پس انداز کرد
[ترجمه گوگل]با تغییر عرضه کننده آن، این شرکت هزاران پوند در وظیفه واردات را نجات داد

7. Materials from the supplier will be ordered only if the production plant can sell its product.
[ترجمه ترگمان]تنها در صورتی سفارش خواهد شد که کارخانه تولیدی بتواند محصول خود را بفروشد
[ترجمه گوگل]مواد از فروشنده تامین خواهد شد در صورتی که کارخانه تولید می تواند محصول خود را به فروش برساند

8. I am unable to find a supplier of an add on tachometer.
[ترجمه ترگمان]قادر به پیدا کردن یک supplier از یک add بر روی سرعت سنج نیستم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک تامین کننده یک افزودنی را در تچمتر پیدا کنم

9. Only then can the supplier tender for orders.
[ترجمه ترگمان]فقط در این صورت تهیه کننده مسئول دستور است
[ترجمه گوگل]تنها پس از آن می توانید مناقصه تامین کننده برای سفارشات

10. And if you are recognised as a supplier of one, the others may not be interested.
[ترجمه ترگمان]و اگر شما به عنوان تامین کننده یکی از آن ها شناخته شوید، دیگران ممکن است علاقه مند نباشند
[ترجمه گوگل]و اگر شما به عنوان تامین کننده یکی شناخته شده باشید، دیگران ممکن است علاقه مند نباشند

11. Is the world's largest supplier of branded spirits for the duty free market.
[ترجمه ترگمان]آیا بزرگ ترین تامین کننده الکل جهان برای بازار آزاد عوارض است
[ترجمه گوگل]آیا بزرگترین عرضه کننده مارک های مارکدار برای بازار غیر رایگان است

12. The manager knows the supplier to be used, and the current price per box is
[ترجمه ترگمان]مدیر می داند که تامین کننده باید مورد استفاده قرار گیرد، و قیمت فعلی در هر جعبه این است که
[ترجمه گوگل]مدیر می داند که تامین کننده مورد استفاده قرار می گیرد، و قیمت فعلی در هر جعبه است

13. If in doubt, ask the supplier to measure up for you.
[ترجمه ترگمان]اگر در این مورد شک دارید، از تامین کننده بخواهید که آن را برای شما اندازه گیری کند
[ترجمه گوگل]اگر شک دارید، از فروشنده بخواهید تا برای شما اندازه گیری کند

14. Our local supplier of beer-and winemaking supplies provided me with an extra dark malt crystal.
[ترجمه ترگمان]تهیه کننده مواد غذایی - مون و تجهیزات پزشکی - مون با یه فلفل سیاه دیگه برام فراهم کردن
[ترجمه گوگل]تامین کننده محلی تامین آب آشامیدنی و آبزیان من یک کریستال مالت اضافی را به من داد

15. But making the transition from user to supplier can be tricky.
[ترجمه ترگمان]اما تبدیل این انتقال از کاربر به تامین کننده می تواند مشکل باشد
[ترجمه گوگل]اما انتقال از کاربر به فروشنده می تواند روی حیله و تزویر باشد

پیشنهاد کاربران

فرستنده

عرضه کننده

تأمین کننده

مسئول تدارکات

فروشنده

supplier ( مدیریت - مدیریت پروژه )
واژه مصوب: تأمین کننده
تعریف: شخص یا سازمانی که کالا یا خدماتی را، معمولاً درازای دریافت بهای آن، برای استفاده در پروژه فراهم می کند


کلمات دیگر: