مزید موخر امکنه . یا قسمی اطلس رومی است که گویا در این معنی لفظ هم روسی باشد .
فاغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فاغ. ( پسوند ) مزید مؤخر امکنه. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( اِ ) قسمی اطلس روسی است ، و گویا در این معنی لفظ هم روسی باشد. ( از فرهنگ نظام ).
فاغ. ( اِخ ) از قرای سمرقند است. ( معجم البلدان ).
فاغ. ( اِخ ) از قرای سمرقند است. ( معجم البلدان ).
فاغ . (اِخ ) از قرای سمرقند است . (معجم البلدان ).
فاغ . (پسوند) مزید مؤخر امکنه . (یادداشت بخط مؤلف ). || (اِ) قسمی اطلس روسی است ، و گویا در این معنی لفظ هم روسی باشد. (از فرهنگ نظام ).
کلمات دیگر: