کلمه جو
صفحه اصلی

wring out

انگلیسی به فارسی

به زور گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to press the water from.

- Wring out the wet clothes and then hang them up to dry.
[ترجمه پیمان] لباس های مرطوب را بیرون بیاورید و آویزان کنید تا خشک شوند
[ترجمه ابرهیم موسوی] لباس های خیس را بچلانید و سپس آنها را آویزان کنید تا خشک شوند
[ترجمه ترگمان] لباس های خیس را بیرون می کشند و بعد آن ها را خشک می کنند تا خشک شوند
[ترجمه گوگل] لباس های مرطوب را از بین ببرید و سپس آنها را خشک کنید

جملات نمونه

1. He turned away to wring out the wet shirt.
[ترجمه Sahar azizi] او چلاندن پیراهن خیس را نپذیرفت
[ترجمه ترگمان]رویش را برگرداند تا پیراهن خیس را به هم بزند
[ترجمه گوگل]او تبدیل به دور کردن پیراهن مرطوب کرد

2. She wrung out the shirt and hung it out to dry.
[ترجمه Sahar azizi] او پیراهن را چلاند و آویزانش کرد تا خشک شود
[ترجمه ترگمان]پیراهنش را پاره کرد و آن را بیرون کشید تا خشک شود
[ترجمه گوگل]او پیراهن را خم کرد و آن را خشک کرد

3. After working so long,he was quite wrung out.
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مدت کار، کام لا از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]پس از مدتها کار بسیار سخت شد

4. Sally wrung out the socks and hung them on the towel rack.
[ترجمه ترگمان]سلی جوراب ها را بیرون کشید و روی قفسه حوله ای آویزان کرد
[ترجمه گوگل]سلی جوراب ها را برداشت و آنها را روی صندلی حوله گذاشت

5. The excitement left with the coming of dawn, and I suddenly felt wrung out.
[ترجمه ترگمان]هیجان با آمدن سپیده صبح به جا مانده بود و ناگهان احساس ناراحتی شدیدی کردم
[ترجمه گوگل]هیجان با ظهور سحر باقی ماند و من ناگهان احساس خشم شدم

6. Not when they wrung out sheets so tight the rinse water ran back up their arms.
[ترجمه ترگمان]نه وقتی که ملافه ها را چنان تنگ کردند که آب شسته شد
[ترجمه گوگل]نه زمانی که ورقها را به سختی کشیدند، آب شستشو از پشت بازویشان بالا میرفت

7. And in her musings, she wrings out her heart along with her dishcloth, pouring out a torrent of disillusionments and dreams.
[ترجمه ترگمان]و در حالی که قلبش را به سینه می فشرد، قلبش را از سینه بیرون کشید و سیل of و رویاها را بیرون ریخت
[ترجمه گوگل]و در افشاگری هایش، او قلبش را به همراه قاشق و چنگالش فرو می راند و موجب سرخوردگی و آرزو می شود

8. We were able to wring out our socks in the bathroom sink and dry them under the electric hand dryer.
[ترجمه ترگمان]ما قادر بودیم socks را در سینک دستشویی از هم جدا کنیم و آن ها را زیر خشک کن برقی خشک کنیم
[ترجمه گوگل]ما توانستیم جوراب هایمان را در حمام حمام بشکنیم و آنها را تحت خشک کن برقی خشک کنیم

9. Ideally this water should be wrung out into another container and not mixed with fresh rinse water.
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل این آب باید به یک ظرف دیگر فشرده شود و با آب آبکشی شده جدید مخلوط نشود
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل این آب باید به ظرف دیگری متصل شود و با آب شستشوی تازه مخلوط شود

10. He believes companies will continue to surprise the market with their ability to keep wringing out costs.
[ترجمه ترگمان]او بر این باور است که شرکت ها با توانایی خود در حفظ هزینه ها، بازار را شگفت زده خواهند کرد
[ترجمه گوگل]او معتقد است که شرکت ها همچنان به بازار تعجب می کنند و توانایی خود را برای خراب کردن هزینه ها حفظ می کنند

11. On some days he was wrung out to the last drop of whatever else he had left in him.
[ترجمه ترگمان]چند روزی به آخرین قطره از هر چیز دیگری که در او باقی مانده بود، تکان می خورد
[ترجمه گوگل]در برخی از روزها او به آخرین قطعه از هر چیز دیگری که در او گذاشته بود، بریده شد

12. She wrung out a real tear or two.
[ترجمه ترگمان]یکی دو قطره اشک از دهانش بیرون ریخت
[ترجمه گوگل]او یک اشک واقعی یا دو نفره را خرد کرد

13. He sat on the edge of the gazebo, wrung out the sock and dried himself as best he could.
[ترجمه ترگمان]او روی لبه آلاچیق نشسته بود و جوراب را به هم می مالید و تا جایی که می توانست خشک کرد
[ترجمه گوگل]او در لبه گنجشک نشسته، جوراب را برداشته و خود را به همان اندازه که می تواند بخورد

14. Wring out water before you hang them up to dry.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه اونا را خشک کنی آب را از آب در بیار
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها را بشویید، آب را بردارید

15. I wring out the wash cloth.
[ترجمه ترگمان]رومیزی را به هم می زنم
[ترجمه گوگل]من پارچه شستن را از بین می برم

پیشنهاد کاربران

چلاندن - درآوردن آب پارچه با چلاندن

چلاندن


کلمات دیگر: