کلمه جو
صفحه اصلی

clodhopper


معنی : دهاتی، خرس، روستایی، کفش های زمخت سنگین
معانی دیگر : شخم زن، شخمگر، ساده

انگلیسی به فارسی

روستایی، دهاتی، (مجازاً) ساده، کفش‌های زمخت سنگین


clodhopper، دهاتی، روستایی، کفش های زمخت سنگین، خرس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an unsophisticated country person; crude person; bumpkin.
مترادف: bumpkin, hayseed, hick, peasant, rustic, yokel
مشابه: hillbilly, muzhik, provincial

(2) تعریف: (pl.) heavy, high-topped work shoes.
مترادف: brogans
مشابه: boor, boots

• ploughman; clumsy person
you call someone a clodhopper when you think they have been clumsy; an informal word.

مترادف و متضاد

دهاتی (اسم)
peasant, backwoodsman, villager, chuff, carl, clodhopper, boor, yokel, churl, hobnail, kern, villein

خرس (اسم)
bear, clodhopper, lubber, bruin, laggard, lummox

روستایی (اسم)
farmer, peasant, villager, clodhopper, boor, bucolic, commoner, cottager, yokel, churl, hobnail, georgic, kern, ruralist

کفش های زمخت سنگین (اسم)
clodhopper

جملات نمونه

1. Look where you're going, you great clodhopper.
[ترجمه ترگمان]نگاه کن که کجا داری میری، پسر خاله جون
[ترجمه گوگل]به کجا می روید، شما کلوپوپ عالی هستید

2. The man was a big, broad-shouldered, stupid-looking clodhopper of about twenty-three years of age.
[ترجمه ترگمان]ان مرد یک پسر بزرگ و چهار شانه خالی بود که در حدود بیست و سه ساله به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این مرد یک بیست و سه ساله بود که بزرگ و گسترده ای به نظر می رسید

3. Absolutely, clodhopper have no word, face became white and went out one by one.
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه حرفی نزد، صورتش سفید شد و یکی یکی بیرون رفت
[ترجمه گوگل]به طور کامل، کلدوپاپ هیچ حرفی ندارد، صورت سفید شده و یک به یک می رود

4. B: You're right. You look like a real clodhopper!
[ترجمه ترگمان]راست میگی به نظر میاد که یه بچه واقعی هستی
[ترجمه گوگل]ب شما حق دارید شما مانند یک کلاهبرداری واقعی نگاه کنید!

5. You're right. You look like a real clodhopper! You better just avoid dancing all together.
[ترجمه ترگمان]حق با توئه به نظر میاد که یه بچه واقعی هستی بهتره که همه با هم برقصن
[ترجمه گوگل]حق با شماست شما مانند یک کلاهبرداری واقعی نگاه کنید! بهتر است فقط با هم رقابت کنید

6. You're really a clodhopper . The food here is usually high caloric which may make people fatter and fatter and suffer all kinds of fat-orientation diseases.
[ترجمه ترگمان]تو واقعا a غذا در اینجا معمولا کالری بالایی دارد که ممکن است افراد را چاق تر و چاق تر کند و انواع بیماری های ناشی از گیری چربی را تحمل کند
[ترجمه گوگل]شما واقعا یک کلاهبرداری هستید غذا در اینجا معمولا کالری بالا است که ممکن است مردم را فت و کثیف و رنج می برند انواع بیماری های چاقی orientation

7. You're not coming in the house in those great clodhoppers.
[ترجمه ترگمان]شما در خانه این clodhoppers بزرگ نخواهید آمد
[ترجمه گوگل]شما در این کوهنوردان بزرگ در خانه نیستید

8. Six essential elements ere formed during the development of world local literature, i. e. local, clodhopper (literature image), local transition, local rationality, local narration, awl chuff.
[ترجمه ترگمان]شش عامل اساسی پیش از این که در طول توسعه ادبیات محلی جهان تشکیل شود، i ای واژه های محلی، clodhopper (تصویر ادبیات)، گذار محلی، عقلانیت محلی، روایت محلی، awl chuff
[ترجمه گوگل]شش عنصر ضروری در طول توسعه ادبیات محلی محلی شکل گرفته است e محلی، کلدوپور (تصویر ادبی)، گذار محلی، عقلانیت محلی، روایت محلی، چارچوب

9. Sratching his head, Liubei answered, They said I am a clodhopper .
[ترجمه ترگمان]سرش را به علامت نفی تکان داد و گفت: آن ها گفتند که من پایم چلاق است
[ترجمه گوگل]لیوبی جواب داد: سرش را بالا انداخت، گفت: من یک کلاهبردار هستم


کلمات دیگر: