کلمه جو
صفحه اصلی

چغز پاره

فرهنگ فارسی

( اسم ) چیزیست مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد طحلب جل وزغ جام. غوک .
جل وزق را گویند و آن چیزی باشد مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد و بعربی (( طحلب ) ) خوانند

لغت نامه دهخدا

چغزپاره. [ چ َ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) جل وزق را گویند و آن چیزی باشد مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد و بعربی «طحلب » خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). طحلب و جل وزغ. ( ناظم الاطباء ). چغزاوه و چغزباره وچغزواره و چغزلاوه. جل مزغ ( در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). و رجوع به چغز و چغزاوه و چغزباره و چغزواره و چغزلاوه شود. کف سبزی که بر روی آبهای راکد می نشیند. ( ناظم الاطباء ). مرادف چغزاوه و چغزپاره و چغزواره. ( از ناظم الاطباء ). خزه روی آب. و رجوع به چغزاوه و چغزپاره و چغزلاوه و چغزواره شود.


کلمات دیگر: