کلمه جو
صفحه اصلی

antecede


معنی : پیش رفتن، سابق یا اسبق بودن، برتری جستن، جلوترامدن
معانی دیگر : (از نظر رتبه یا محل یا زمان) پیشتر بودن، اسبق بودن، مقدم بودن، جلو رفتن، از لحاظ مکان و زمان و مقام برتری جستن

انگلیسی به فارسی

سابق یا اسبق بودن، (از لحاظ مکان و زمان و مقام) برتری جستن، پیش رفتن، جلوتر آمدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: antecedes, anteceding, anteceded
• : تعریف: to go before in time, or to be higher in rank or place.
مشابه: antedate, precede

• go before; precede

مترادف و متضاد

پیش رفتن (فعل)
gain, advance, progress, get on, go forward, jut, proceed, precess, antecede, set on, butt, forego, get by, make way

سابق یا اسبق بودن (فعل)
antecede

برتری جستن (فعل)
antecede, best

جلوترامدن (فعل)
antecede

جملات نمونه

Thinkers like Mazdak anteceded communism.

متفکرینی مانند مزدک از مدتها پیش کمونیسم را ابداع کردند.



کلمات دیگر: