صفحه اصلی
annalist
معنی
: وقایع نگار، تاریخچه نویس
معانی دیگر
: سالنامه نویس، مورخ، رویداد نگار
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
انگلیسی به فارسی
وقایعنگار، تاریخچهنویس
روزنامه نگار، وقایع نگار، تاریخچه نویس
انگلیسی به انگلیسی
• writer of events; historian
اسم
( noun )
مشتقات
: annalistic (adj.), annalistically (adv.)
• :
تعریف:
a writer of annals.
مترادف و متضاد
وقایع نگار
(اسم)
annalist, diarist
تاریخچه نویس
(اسم)
annalist
کلمات دیگر: