کلمه جو
صفحه اصلی

pooch


(امریکا-خودمانی) سگ

انگلیسی به فارسی

پیو


(آمریکا-عامیانه) سگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a dog, esp. a small one.

• dog, hound (slang)

جملات نمونه

1. The canine perfume for that problem pooch.
[ترجمه ترگمان]عطر سگ برای آن مشکل pooch است
[ترجمه گوگل]عطر زنانه برای این مشکل

2. If you mooch round the block with the pooch, do it by power walking in the park.
[ترجمه ترگمان]اگر دور و بر سگ را دور بزنید، با قدرت قدم زدن در پارک این کار را بکنید
[ترجمه گوگل]اگر شما بلوک را با بلوک می پوشید، آن را با قدرت قدم زدن در پارک انجام دهید

3. And if a pooch gets a little paunchy with all this pampering then put him on a health kick.
[ترجمه ترگمان]و اگر یک pooch با این ناز و ناز و ناز و ناز و ناز و ناز و نعمت همراه شود، او را روی یک لگد سلامت قرار می دهند
[ترجمه گوگل]و اگر یک خروس کوچک با تمام این خجالت زده می شود، او را در یک ضربه ی سالم قرار می دهد

4. We did think of bringing a pooch along to follow the bride, dressed as a bridesmaid.
[ترجمه ترگمان]ما فکر کردیم که یه سگ رو به دنبال عروس بیاریم که لباس ساقدوش رو پوشیده باشه
[ترجمه گوگل]ما فکر میکردیم که یک پسر باهم برای پیروزی از عروس، به عنوان یک لباس عروس، لباس بپوشیم

5. Taking on a pooch from an animal shelter brings traumas of many kinds.
[ترجمه ترگمان]گرفتن یک پناه گاه از پناه گاه حیوانات صدمات بسیاری را به همراه می آورد
[ترجمه گوگل]از یک پناهگاه از یک پناهگاه حیوانات برخوردار می شود و بسیاری از انواع صدمات را به همراه می آورد

6. Pooch was clumsy as an ox and exuberantly affectionate.
[ترجمه ترگمان]pooch به اندازه یک گاو نر و سرزنده و سرزنده دست و پا چلفتی بود
[ترجمه گوگل]Pooch به عنوان یک گاو ناتمام بود و به طرز عجیبی مهربان بود

7. Meet I-DOG Soft Speaker—the snuggly, squeezable pooch that loves to get down to your music!
[ترجمه ترگمان]ملاقات با من - سگ لطیف سگ - the snuggly، squeezable pooch که دوست دارد به موسیقی شما نزدیک شود!
[ترجمه گوگل]دیدار با نرم افزار Speaker I-DOG - شلوغی که به راحتی می توانید از موسیقی خود لذت ببرید!

8. My father loved Pooch for some improbable promise he saw in her. I saw only trouble.
[ترجمه ترگمان]پدرم به خاطر قولی که به او داده بود عاشق شده بود من فقط دردسر دیدم
[ترجمه گوگل]پدرم دوست Pooch را برای بعضی از وعده های نامعلومی که در او دیده بود، دوست داشت فقط مشکل رو دیدم

9. Those folks love Pooch better than me.
[ترجمه ترگمان] اون آدما از من بیشتر خوششون میاد
[ترجمه گوگل]کسانی که دوست دارند Pooch را بهتر از من دوست دارند

10. Taking care of pooch was his attempt to toughen me up and teach me responsibility.
[ترجمه ترگمان]مراقبت از pooch تلاش او برای سختگیرانه تر نمودن من و آموزش مسئولیت پذیری به من بود
[ترجمه گوگل]مراقبت از پرستش تلاش او برای تسریع در آوردن من و مسئولیت من بود

11. Once the music starts, this perky pooch becomes a music - groovin'machine!
[ترجمه ترگمان]هنگامی که موسیقی آغاز می شود، این pooch شاد تبدیل به دستگاه موزیک - groovin می شود!
[ترجمه گوگل]هنگامی که موسیقی شروع می شود، این پویای مجلل به یک موسیقی تبدیل می شود

12. Claggert cleared his throat. " Pooch saved his life. "
[ترجمه ترگمان]Claggert گلویش را صاف کرد و گفت: \" او جان خود را نجات داد \"
[ترجمه گوگل]کلگرگت گلویش را پاک کرد پوچ زندگی اش را نجات داد '

13. It'seemed that at the blast Pooch had hunkered down and begun to whine and shake.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در اثر انفجار روی زمین افتاده و شروع به زوزه کشیدن و لرزیدن کرده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که Pough در انفجار بمباران کرده و شروع به نیش و تکان دادن کرد

14. The boy had Pooch on a leash.
[ترجمه ترگمان]پسرک افسار را به دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]پسر خنده دار بود

15. Now, the pooch is in the pound and the owner is in the doghouse.
[ترجمه ترگمان]حالا، pooch در پوند است و مالک آن در doghouse است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، پیک در پوند است و صاحب آن در خانه است

پیشنهاد کاربران

هاپو ( سگ در زبان عامیانه )


کلمات دیگر: