کلمه جو
صفحه اصلی

bunkum


معنی : چاخان، حرف چرند
معانی دیگر : رجوع شود به: buncombe، توخالی

انگلیسی به فارسی

حرف چرند، چاخان، توخالی


باکوم، حرف چرند، چاخان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: insincere talk or speech-making.
مشابه: bunk

- I don't care to hear another politician's bunkum about not raising taxes.
[ترجمه ترگمان] من اهمیتی نمی دهم که یک سیاست مدار دیگر درباره افزایش مالیات صحبت کند
[ترجمه گوگل] من اهمیتی نمی دهم که یکی دیگر از سیاستمداران درباره افزایش مالیات را بشنود

• nonsense

مترادف و متضاد

چاخان (اسم)
bootlicker, bluff, buncombe, bunkum, gasconade, quack, whiffler, sycophant, toadeater, whifflet

حرف چرند (اسم)
buncombe, bunkum

جملات نمونه

1. Don't believe what he's saying it's pure bunkum.
[ترجمه ترگمان]باور نکن که اون داره چی میگه
[ترجمه گوگل]باور نکنید که او می گوید این خالص خالص است

2. That is so much bunkum, as every Labour Member knows.
[ترجمه ترگمان]همان طور که هر عضو حزب کارگر می داند، این کار بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]همانطور که هر عضو کارگر می داند، این کار بسیار محسوسی است

3. From bunkum to realistic is a major change in the academic thinking of the Qing Dynasty, but also an important prerequisite of the Classical Literature Theory of Tong Cheng School to produce.
[ترجمه ترگمان]از bunkum به واقع گرایانه، یک تغییر عمده در تفکر دانشگاهی سلسله کینگ است، اما پیش نیاز مهم تیوری ادبیات کلاسیک تانگ چنگ برای تولید می باشد
[ترجمه گوگل]از بوکان به واقعیت، تغییر عمده ای در تفکر آکادمیک سلسله چین است، اما یک پیش نیاز مهم از نظریه ادبیات کلاسیک مدرسه تونگ چنگ برای تولید است

4. It's a load of bunkum.
[ترجمه ترگمان]این بار سنگینی است
[ترجمه گوگل]این یک بار است

5. Have you ever met a Liverpool follower who would dare to say that YNWA is a dreadful chant or that talking about "history" is a load of bunkum?
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال یکی از طرفداران لیورپول را ملاقات کرده اید که جرات می کند بگوید that یک شعار وحشتناک است و یا اینکه در مورد \"تاریخ\" صحبت می کند بار of است؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال یک پیروزی لیورپول را دیدید که جرأت می کرد بگوید YNWA یک آواز وحشتناک است یا اینکه صحبت از 'تاریخ' یک بار از خفاش است؟

6. As we all know by now, these theories of doom are bunkum.
[ترجمه ترگمان]، همونطور که الان میدونیم این نظریه های سرنوشت \"bunkum\" - ه
[ترجمه گوگل]همانطور که همه ما هم اکنون می دانیم، این نظریه ها عذاب وجدان هستند

7. Juliet Hulme: Daddy says the Bibles a alluviation of bunkum!
[ترجمه ترگمان]ژولیت می گوید: بابا می گوید انجیل Bibles انجیل است!
[ترجمه گوگل]Juliet Hulme Daddy می گوید: کتاب مقدس alluviation از bunkum!

8. All this talk of the happiest days of your life is bunkum to me. I have no happy memories of my childhood.
[ترجمه ترگمان]این حرف شادترین روزه ای زندگی تو برای من است من خاطرات خوشی از دوران کودکی ام ندارم
[ترجمه گوگل]تمام این سخنان از شادترین روزهای زندگی شما به من مربوط است من خاطرات خوشحال از دوران کودکیم را ندارم

9. Juliet Hulme: Daddy says the Bibles a load of bunkum!
[ترجمه ترگمان]ژولیت! بابا می گوید: بابا می گوید انجیل پر از انجیل است!
[ترجمه گوگل]Juliet Hulme Daddy می گوید: کتاب مقدس یک بار از خفاش!

10. This week a record is being made in the output of blah-blah, bunkum, and hypocrisy.
[ترجمه ترگمان]این هفته یک رکورد در خروجی فلان و فلان و bunkum و ریا به دست آمده است
[ترجمه گوگل]این هفته یک رکورد در خروجی blah-blah، bunkum و ریاکاری ساخته شده است

11. China last year gave the lie to several myths of the prelapsarian era. De-coupling is bunkum and even turbo-charged engines can lose steam.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته چین به چندین افسانه مربوط به دوران prelapsarian دست یافت کوپلینگ bunkum و حتی موتور توربو جت می تواند بخار را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]سال گذشته چین چندین افسانه دوران پیش پارسری را دروغ گفت جابجایی بدون درز و حتی موتورهای توربو شارژ می توانند بخار را از دست بدهند

12. All this talk of the happiest days of your life is bunkum to me .
[ترجمه ترگمان]این حرف شادترین روزه ای زندگی تو برای من است
[ترجمه گوگل]تمام این سخنان از شادترین روزهای زندگی شما به من مربوط است

13. After a number of years trying to communicate with her through spiritualists, he gave up - deciding the whole thing was bunkum.
[ترجمه ترگمان]پس از چند سال تلاش برای برقراری ارتباط با او از طریق احضار کنندگان، او تسلیم شد و تصمیم گرفت که همه چیز نابود شود
[ترجمه گوگل]پس از چند سال تلاش برای برقراری ارتباط با او از طریق روحانیون، او را ترک کرد - تصمیم گرفت که کل کار را بکنند

پیشنهاد کاربران

Dated
چرت و پرت، چاخان
Nonsense
Rubbish
BS
Faje, crazy or unfair

he rolled his eyes at some irrelevant bunkum
That's utter bunkum



کلمات دیگر: