کلمه جو
صفحه اصلی

bloodhound


معنی : کاراگاه
معانی دیگر : (نوعی سگ شکاری که شامه ی تیزی دارد و برای ردیابی شکار یا زندانیان فراری به کار می رود) تازی بویا، نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد، بااشتیاق و تیزهوشی تعقیب کردن

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) نوعی سگ شکاری که شامه بسیار تیزی دارد، (مجازاً) کاراگاه، با اشتیاق و تیزهوشی تعقیب کردن


خون آشام، کاراگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large hound with a particularly keen sense of smell, long ears, and baggy skin, used chiefly for tracking humans or animals.

• dog with an acute sense of smell (used for tracking and hunting)
a bloodhound is a large dog with a very good sense of smell, which is sometimes used to follow people or to find them if they are lost.

مترادف و متضاد

کاراگاه (اسم)
eye, detective, beagle, informer, sleuth, bloodhound, gumshoe

جملات نمونه

1. At least one was a good bloodhound.
[ترجمه ترگمان]حداقل یک سگ شکاری خوب بود
[ترجمه گوگل]حداقل یک خون آشام خوب بود

2. We've also done one on the 18-inch Bloodhound model, but it was pressure-fed; it wasn't done using our new pump and that's the point about this upcoming test.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین یکی از مدل Bloodhound ۱۸ اینچی را انجام داده ایم، اما این کار تحت فشار است؛ این کار با استفاده از پمپ جدید ما انجام نشد و این نکته در مورد این تست آتی است
[ترجمه گوگل]ما همچنین یکی از مدل های 18 اینچی Bloodhound را انجام دادیم، اما با فشار دادن آن؛ این کار با استفاده از پمپ جدید ما انجام نشده است و این موضوع در مورد این آزمایش آینده است

3. This kid is a bloodhound. Look at her!
[ترجمه ترگمان] این بچه یه سگ شکاری - ه! نگاش کن
[ترجمه گوگل]این بچه خون آشام است به آن دختر نگاه کن!

4. The Bloodhound team expect the car to accelerate from 0- 000mph (( 610km/h) in 42 seconds and break the sound barrier.
[ترجمه ترگمان]تیم Bloodhound انتظار دارد که خودرو از ۰ مایل بر ساعت ((۶۱۰ کیلومتر بر ساعت)در ۴۲ ثانیه سرعت یابد و مانع صدا را بشکند
[ترجمه گوگل]تیم Bloodhound انتظار دارد که خودرو از سرعت 0 تا 000 مایل در ساعت (610 کیلومتر در ساعت) در 42 ثانیه سرعت بگیرد و مانع صدا را از بین ببرد

5. The Bloodhound venture was conceived not just as another record bid but as a project that could inspire children to engage in STEM (Science, Technology, Engineering and Maths) subjects.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری مشترک نه تنها به عنوان یک پیشنهاد رکورد دیگر تلقی می شود، بلکه به عنوان پروژه ای که می تواند الهام بخش کودکان برای مشارکت در رشته های پایه (علم، فن آوری، مهندسی و ریاضی)شود، به حساب آمد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری Bloodhound نه فقط به عنوان یک پیشنهاد رکورد دیگر بلکه به عنوان یک پروژه که می تواند کودکان را به مشارکت در موضوعات STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی) القا کند

6. Some of our purebred pets like this bloodhound look like little mutants, and we love them, not in spite of their ugliness, but because of it.
[ترجمه ترگمان]بعضی از حیوانات purebred ما مانند این سگ شکاری کوچک هستند و ما آن ها را دوست داریم، نه به رغم زشتی آن ها، بلکه به خاطر آن
[ترجمه گوگل]برخی از حیوانات خانگی خالص ما مانند این خون آشام مانند جهش های کوچک هستند و ما آنها را دوست نداریم، به رغم زشتی آنها، اما به خاطر آن

7. Following the trail with the sureness of a bloodhound, came the general.
[ترجمه ترگمان]ژنرال به دنبال رد پای سگ شکاری آمد
[ترجمه گوگل]پس از پیروزی با اعتماد به نفس یک خون آشام، به طور کلی آمد

8. A pack of bloodhounds accompanied the men, including Balboya's stowaway bloodhound.
[ترجمه ترگمان]گروهی از گرگ های گرسنه همراه با سگ های شکاری stowaway بار دیگر همراه بودند
[ترجمه گوگل]یک بسته از خونریزی ها به همراه مردان، از جمله Bloodhound خلع سلاح Balboya همراه بود

9. The Bloodhound can track a scent better, a German Shepherd guards better, a Greyhound is faster, and the Cavalier King Charles Spaniel fits much better on your lap than a Timber Wolf ever can!
[ترجمه ترگمان]The می تواند بوی بهتری داشته باشد، a آلمانی از او بهتر است، Greyhound سریع تر است، و پادشاه کولیر، چارلز spaniel، خیلی بهتر از یک گرگ چوبی برای تو مناسب است!
[ترجمه گوگل]Bloodhound می تواند یک بوی بهتر را پیگیری کند، یک محافظ آلمانی چوپان بهتر است، Greyhound سریع تر است، و Cavalier King Charles Spaniel خیلی بهتر از دامن چوب گرده می شود!

10. The production of the Bloodhound car's body formally began last month.
[ترجمه ترگمان]تولید بدنه خودرو Bloodhound ماه گذشته رسما آغاز شد
[ترجمه گوگل]تولید بدن بدن Bloodhound به طور رسمی ماه گذشته آغاز شد

11. We also need to remember that Bloodhound is not just about a speed record - it's about inspiring the next generation of engineers.
[ترجمه ترگمان]همچنین باید به خاطر داشته باشیم که Bloodhound تنها در مورد سابقه سرعت نیست - بلکه در مورد الهام بخشیدن به نسل بعدی مهندسین است
[ترجمه گوگل]ما همچنین باید به یاد داشته باشیم که Bloodhound فقط در مورد یک رکورد سرعت نیست - این در مورد نسل بعدی مهندسان الهام بخش است

12. And Rathbone would be on the case, with his bloodhound and magnifying glass.
[ترجمه ترگمان]و Rathbone در این مورد با bloodhound و ذره بین کار می کرد
[ترجمه گوگل]و Rathbone در مورد، با خون آشام و ذره بین خود را

13. But in that she hadn't counted on Lori's erratic travelling or on Travis McKenna's bloodhound instincts.
[ترجمه ترگمان]اما در آن سفر غیر معمول لری یا بر روی غرایز شکاری تراویس مک کنا را حساب نکرده بود
[ترجمه گوگل]اما در آن، او بر روی سفرهای نامرئی لوری یا غرایز خون آشام Travis McKenna شمارش نکرد


کلمات دیگر: