کلمه جو
صفحه اصلی

abraham


معنی : ابراهیم، ابراهیم پیامبر
معانی دیگر : اسم خاص مذکر، (انجیل) ابراهیم

انگلیسی به فارسی

ابراهیم، ابراهیم پیامبر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: according to the Old Testament, the first of the postdiluvian patriarchs, father of Isaac, and ancestor of the Hebrews.

• first of the old testament patriarchs, father of isaac and ishmael, father of the hebrew and arabic people (religion); holy figure in islam; male first name

مترادف و متضاد

ابراهیم (اسم)
abraham

ابراهیم پیامبر (اسم)
abraham

جملات نمونه

1. Ruth was a daughter of Abraham.
[ترجمه ترگمان]روت دختر ابراهیم بود
[ترجمه گوگل]روت دختر ابراهیم بود

2. Abraham Lincoln called on his people to fight for freedom for all — Negroes and Whites.
[ترجمه ترگمان]آبراهام لینکلن از مردم خود خواست تا برای آزادی تمام سیاه پوستان و سفیدها مبارزه کنند
[ترجمه گوگل]ابراهیم لینکلن از مردم خواسته است که برای آزادی برای همه مردم - سیاهان و سفیدپوستان مبارزه کنند

3. Abraham was able to act as interpreter and interlocutor for our group.
[ترجمه ترگمان]ابراهیم توانست به عنوان مفسر و interlocutor برای گروه ما عمل کند
[ترجمه گوگل]ابراهیم توانست به عنوان مترجم و همکار برای گروه ما عمل کند

4. Abraham Maslow described psychology as "the science of being. ".
[ترجمه ترگمان]آبراهام مزلو روانشناسی را \"علم هستی\" توصیف کرد
[ترجمه گوگل]ابراهیم ماسلو روانشناسی را 'علم بودن' توصیف کرد '

5. Abraham Lincoln campaigned for the abolition of slavery, he succeeded.
[ترجمه ترگمان]آبراهام لینکلن برای لغو برده داری مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]ابراهیم لینکلن برای لغو برده داری مبارزه کرد، او موفق شد

6. Abraham Lincoln was born in a cabin.
[ترجمه ترگمان]آبراهام لینکلن در کابین متولد شد
[ترجمه گوگل]ابراهیم لینکلن در کابین متولد شد

7. Abraham Lincoln was a fine type of the American patriots.
[ترجمه ترگمان]آبراهام لینکلن نوع خوبی از میهن پرستان آمریکایی بود
[ترجمه گوگل]ابراهیم لینکلن یک نوع خوب از وطن های آمریکایی بود

8. She claims to be descended from Abraham Lincoln.
[ترجمه ترگمان]ادعا می کند که از آبراهام لینکلن پایین آمده است
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که از ابراهیم لینکلن فرود می آید

9. Abraham Lincoln was born on February 12 th, 180
[ترجمه ترگمان]آبراهام لینکلن در دوازدهم فوریه ۱۸۰ به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]ابراهیم لینکلن در تاریخ 12 فوریه 180 متولد شد

10. For now. . . there rang out the voice of Abraham Lincoln calling for seventy-five thousand volunteers for three months.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، صدای آبراهام لینکلن در حدود هفتاد و پنج هزار داوطلب برای سه ماه به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در آنجا صدای آبراهام لینکلن صدای هفتاد و پنج هزار داوطلب را به مدت سه ماه صدا زد

11. L., or Abraham L., when he was a young criminal lawyer and a state senator.
[ترجمه ترگمان]L, یا آبراهام آل زمانی که او یک وکیل جوان و یک سناتور ایالتی بود
[ترجمه گوگل]L, یا آبراهام ال, زمانی که او یک وکیل جنایی جوان و یک سناتور دولتی بود

12. She came across the fact that Abraham Lincoln had, in 186 ordered the mass execution of thirty-eight Sioux.
[ترجمه ترگمان]او به این نتیجه رسید که آبراهام لینکلن در سال ۱۸۶ دستور اعدام دسته جمعی of - را صادر کرد
[ترجمه گوگل]او در این حقیقت که آبراهام لینکلن در سال 186 به اعدام جسمانی سی و هشت سویه اعتراض کرد، رسید

13. Arthur Abraham, dressed in heavy studded black leather, reviews a recent technical paper on encryption.
[ترجمه ترگمان]آرتور آبراهام در حالی که با چرم مشکی رنگ پوشیده شده بود، یک مقاله فنی جدید را در مورد رمزنگاری مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]آرتور آبراهام، که در چرم سیاه و سفید مشکی پوشانده شده، یک مقاله فنی جدید را در مورد رمزنگاری بررسی می کند

14. Moore's handling of the Abraham case helped to vindicate the separation of powers between politicians and judges.
[ترجمه ترگمان]رسیدگی مور به پرونده ابراهیم به حمایت از قدرت تفکیک قوا بین سیاستمداران و قضات کمک کرد
[ترجمه گوگل]دستگیری مور از پرونده ابراهیم به جدایی قدرت میان سیاستمداران و قضات کمک کرد

اصطلاحات

in Abraham's bosom

1- مدفون در جوار اجداد، متوفی 2- در صلح و صفا آرمیده 3- در بهشت


Abraham's balm

(گیاه‌شناسی) پنج‌انگشت (Vitexagnus castus)


پیشنهاد کاربران

Abraham : ابراهیم
Jacob : یعقوب
Adam : آدم
Job : ایوب
Alexander : اسکندر
John : یوحنا
Alfred : فرید
Jones : یونس
Cyrus : کوروش
Joseph : یعقوب
Hannah : حنا
Sarah : سارا، زهرا
Isaac : اسحاق
Solomon : سلیمان
Ismael : اسماعیل
Sophia : صفیه
Noah : نوح
Moses : موسی
Jesus : عیسی
Virgin Mary : مریم مقدس


کلمات دیگر: