کلمه جو
صفحه اصلی

beholder


شاهد، بیننده

انگلیسی به فارسی

شاهد، بیننده


دوست داشتنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who looks or sees.

- Beauty is in the eye of the beholder.
[ترجمه ترگمان] زیبایی در چشم بیننده است
[ترجمه گوگل] زیبایی در نگاه بیننده است

• one who perceives, one who regards
the beholder of something is the person looking at it; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

perceiver


Synonyms: viewer, observer, eyewitness, spectator, watcher, onlooker


جملات نمونه

1. beauty is in the eye of the beholder
زیبایی بستگی به سلیقه دارد،علف باید به دهن بزی مزه کند

2. Beauty is in the eye of the beholder.
[ترجمه A.A] معادل فارسی : چشماتون قشنگ می بینه
[ترجمه ترگمان]زیبایی در چشم بیننده است
[ترجمه گوگل]زیبایی در نگاه بیننده است

3. Beauty is in the eye of the beholder [gazer].
[ترجمه ترگمان]زیبایی در چشم بیننده است [ gazer ]
[ترجمه گوگل]زیبایی در چشم تماشاگر است

4. Beauty is in the beholder’s eye.
[ترجمه ترگمان]زیبایی در چشمان بیننده است
[ترجمه گوگل]زیبایی در بیننده است

5. Beauty lies in the eyes of the beholder.
[ترجمه ترگمان]زیبایی در چشمان بیننده است
[ترجمه گوگل]چشماتون قشنگ میبینه

6. Developed in the style of Eye of the Beholder this game is easily the best role playing adventure available on shareware.
[ترجمه ترگمان]توسعه در سبک چشم این بازی به راحتی بهترین نقش بازی ماجراجویی بر روی shareware است
[ترجمه گوگل]این بازی به سبک Eye of Beholder طراحی شده است و این بازی به آسانی بهترین نقش مهاجم در دسترس در نرم افزارهای به اشتراک گذاری است

7. According to the beholder(Sentence dictionary), the color white can mean a variety of things as noted in the chapter.
[ترجمه ترگمان]با توجه به کتاب مورد نظر بیننده، رنگ سفید می تواند به معنی انواع چیزهایی باشد که در این بخش به آن اشاره شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به مشاهدهگر (فرهنگ لغت جمله)، رنگ سفید می تواند به معنای چیزهای مختلفی باشد که در فصل ذکر شده است

8. Eye of the beholder: Inside this experimental camera, a stretchable sensor array sits below a liquid lens.
[ترجمه ترگمان]چشم بیننده است: داخل این دوربین آزمایشی، یک آرایه حسگر stretchable زیر یک لنز مایع قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]چشم مخاطب در داخل این دوربین آزمایشی یک آرایه سنسور کششی قرار می گیرد که در زیر یک لنز مایع قرار دارد

9. A beholder is an 8 - foot - wide orb dominated by a central eye and a large, toothy maw.
[ترجمه ترگمان]بیننده یک گوی ۸ فوتی است که یک چشم مرکزی و یک دهانه بزرگ، است
[ترجمه گوگل]یک چشم انداز یک دایره 8 پا است که توسط چشم مرکزی و یک دندان بزرگ دندان به وجود می آید

10. Telekinesis : A beholder can move objects or creatures that weigh up to 325 pounds, as though with a telekinesis spell.
[ترجمه ترگمان]Telekinesis: بیننده می تواند اشیا یا موجوداتی را که تا ۳۲۵ پوند وزن دارند حرکت دهد
[ترجمه گوگل]Telekinesis یک بیننده می تواند اشیاء یا موجودات را که وزن آن ها تا 325 پوند است، مثل اینکه با یک طلسم تلکینزی وزن دارند، حرکت دهد

11. The eye of the beholder swings between the sheer tangibility of the lifeless body and the psychological need to give valid form and meaning to the forces of life.
[ترجمه ترگمان]نگاه بیننده به بیننده بین ملموس بودن بدن بی جان و نیاز روانی به دادن شکل و معنی معتبر به نیروهای زندگی رخ می دهد
[ترجمه گوگل]چشم بیننده در بین احساسات منحصر به فرد بدن بیحساب و نیاز روانشناختی به ایجاد فرم معتبر و معنی به نیروهای زندگی نوسان می کند

12. A normal beholder can become a wizard or sorcerer.
[ترجمه ترگمان]یک ادم معمولی می تونه یه جادوگر یا جادوگر بشه
[ترجمه گوگل]یک فرد معمولی می تواند یک جادوگر یا جادو تبدیل شود

13. As a beholder, the weird relationship between Chinese civils and powers might be too kafkaesque.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بیننده، رابطه عجیب و غریبی بین civils و قدرت های چینی ممکن است بسیار پیچیده باشد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک بیننده، روابط عجیب و غریبی بین مردم و قدرتهای چینی ممکن است بیش از حد کافکا باشد

14. It has been said that art is a tryst, for in the joy of it maker and beholder meet.
[ترجمه ترگمان]می گویند که هنر a است، زیرا در شادی آن سازنده و بیننده است
[ترجمه گوگل]گفته شده است که هنر یک سعی است، زیرا در خوش شانسی از آن سازنده و دیدار کننده است

15. Personally I don't think he's very attractive, but they say beauty's in the eye of the beholder, don't they?
[ترجمه ترگمان]من شخصا فکر نمی کنم که او خیلی جذاب باشد، اما آن ها می گویند زیبایی در چشم هاست، اینطور نیست؟
[ترجمه گوگل]من شخصا فکر نمی کنم او بسیار جذاب است، اما آنها می گویند زیبایی در چشم بیننده، آیا آنها نیست؟

پیشنهاد کاربران

ناظر، نظاره گر، تماشاگر

viewer

شاهدگر


کلمات دیگر: