کلمه جو
صفحه اصلی

abridged


معنی : مختصر
معانی دیگر : خلاصه شده

انگلیسی به فارسی

مختصر، خلاصه‌شده


خلاصه شده، مختصر


انگلیسی به انگلیسی

• shortened, condensed
an abridged version of a book, article, or play has been made shorter by removing some parts of the original text.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] مختصر

مترادف و متضاد

مختصر (صفت)
brief, abridged, concise, summary, short, little, terse, succinct, compendious, laconic, curt, synoptic, synoptical, telegraphic

جملات نمونه

1. It was abridged from the original work.
[ترجمه ترگمان]خلاصه آن را از کار اصلی خود درآورده بودند
[ترجمه گوگل]از کار اصلی خلاص شد

2. The book was abridged for children.
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای کودکان خلاصه می شد
[ترجمه گوگل]این کتاب برای کودکان بسیار محدود بود

3. The play was abridged for TV.
[ترجمه ترگمان]این نمایش برای تلویزیون خلاصه شد
[ترجمه گوگل]این بازی برای تلویزیون تدوین شد

4. The abridged edition was published in 198
[ترجمه ترگمان]این نسخه در ۱۹۸ مورد به چاپ رسید
[ترجمه گوگل]نسخه خلاصه در سال 198 منتشر شد

5. This is an abridged version of her new novel "The Queen and I".
[ترجمه ترگمان]این یک نسخه از رمان جدید او \"ملکه و من\" است
[ترجمه گوگل]این یک نسخه کوتاه از رمان جدید خود 'ملکه و من' است

6. They have brought out an abridged edition of the encyclopedia.
[ترجمه ترگمان]آن ها نسخه کوتاهی از دایره المعارف انگلیسی را بیرون آورده بودند
[ترجمه گوگل]آنها یک نسخه از دایره المعارف منتشر کرده اند

7. This story must be abridged.
[ترجمه ترگمان]این داستان باید خلاصه شود
[ترجمه گوگل]این داستان باید مختصر باشد

8. The children read the novel in its abridged version.
[ترجمه ترگمان]بچه ها رمان را در ترجمه خلاصه آن می خوانند
[ترجمه گوگل]بچه ها این رمان را در نسخه ی کوتاهش خواندند

9. The rights of citizens must not be abridged.
[ترجمه ترگمان]حقوق شهروندان نباید خلاصه شود
[ترجمه گوگل]حقوق شهروندان نباید کاهش یابد

10. I've only read the abridged edition/version of her novel.
[ترجمه ترگمان]من فقط ویرایش خلاصه رمان او را خوانده ام
[ترجمه گوگل]من تنها نسخه / نسخه رمان او را خوانده ام

11. The book is an abridged account of his experiences in India before Independence.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شرح خلاصه تجربیات او در هند قبل از استقلال است
[ترجمه گوگل]این کتاب خلاصه ای از تجارب خود در هند قبل از استقلال است

12. Such freedoms can be abridged only if the state shows it has a compelling need to do so.
[ترجمه ترگمان]چنین آزادی ها می تواند تنها در صورتی خلاصه شود که دولت نشان دهد که نیاز شدیدی به انجام این کار دارد
[ترجمه گوگل]چنین آزادی هایی فقط اگر دولت نشان می دهد که این نیاز فزاینده ای دارد، می توان آن را کاهش داد

13. This is a further abridged version.
[ترجمه ترگمان]این یک نسخه خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]این یک نسخه کوتاه تر است

14. The standard can always be abridged if the requirements of the children require the case to be heard very quickly.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که الزامات مورد نیاز کودکان به سرعت زیاد شنیده شود، این استاندارد می تواند خلاصه شود
[ترجمه گوگل]اگر الزامات فرزندان به سرعت مورد توجه قرار گیرد، این استاندارد همیشه می تواند خلاص شود

15. In addition to the full edition, there exist abridged and medium editions of the scheme.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر ویرایش کامل، این طرح به صورت خلاصه و medium از این طرح وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر نسخه کامل، نسخه های کوتاه و متوسط ​​این طرح وجود دارد


کلمات دیگر: