کلمه جو
صفحه اصلی

multiply


معنی : تکثیر کردن، ضرب کردن، زاد و ولد کردن
معانی دیگر : افزودن، افزوده شدن، تکثیر یافتن، چند تایی کردن یا شدن، تولید مثل کردن، تاییدن، بس شماری کردن، به طور چندگانه

انگلیسی به فارسی

تکثیر کردن، ضرب کردن، زاد و ولد کردن


انگلیسی به انگلیسی

• (mathematics) add a quantity to itself a specified number of times (i.e. 4 x 2 = 8); increase in quantity, produce a large number of; reproduce, procreate, have many offspring
when something multiplies or when you multiply it, it increases greatly in number or amount.
when animals multiply, they produce large numbers of young.
if you multiply one number by another, you calculate the total which you get when you add the number to itself a particular number of times. for example, 2 multiplied by 3 is equal to 2 plus 2 plus 2, which equals 6.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] ضرب
[ریاضیات] تابیدن، ضرب کردن

مترادف و متضاد

تکثیر کردن (فعل)
increase, propagate, duplicate, multiply, reproduce, mimeograph

ضرب کردن (فعل)
mint, multiply

زاد و ولد کردن (فعل)
multiply

increase; reproduce


Synonyms: accumulate, add, aggrandize, aggregate, augment, boost, breed, build up, compound, cube, double, enlarge, expand, extend, generate, heighten, magnify, manifold, mount, populate, procreate, produce, proliferate, propagate, raise, repeat, rise, spread, square


Antonyms: decrease, divide, lessen, reduce


جملات نمونه

1. marry, multiply and fill the earth!
ازدواج کن و زاد و ولد کن و زمین را پر کن !

2. be fruitful and multiply and replenish the earth
(انجیل) پرثمر باش و تکثیر شو و دنیا را پرکن.

3. Think of a number and multiply it by two.
[ترجمه مهدی] یک عدد را درنظر بگیر و آن را دو برابر کن.
[ترجمه ترگمان]به عددی فکر کنید و آن را به دو ضرب کنید
[ترجمه گوگل]فکر می کنید یک عدد و چند برابر آن را چند برابر کنید

4. In warm weather these germs multiply rapidly.
[ترجمه Soroushgh97] در هوای گرم جرم ها خیلی سریع افزایش پیدا میکنند
[ترجمه helia.sqb] در هوای گرم میکروب ها به سرعت تکثیر می شوند.
[ترجمه ترگمان]در هوای گرم این میکروب ها به سرعت تکثیر می شوند
[ترجمه گوگل]در هوای گرم این میکروب ها به سرعت افزایش می یابد

5. Children will learn to multiply in the second grade.
[ترجمه ترگمان]کودکان در کلاس دوم ضرب خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]بچه ها در کلاس دوم ضرب خواهند کرد

6. Multiply 2 and 6 together and you get
[ترجمه ترگمان]ضرب ۲ و ۶ را با هم ضرب کنید و به دست آورید
[ترجمه گوگل]ضرب 2 و 6 با هم و شما می توانید

7. His son is learning to multiply and divide.
[ترجمه ترگمان]پسرش در حال یادگیری ضرب و تقسیم است
[ترجمه گوگل]پسر او در حال یادگیری ضرب و تقسیم است

8. When animals have more food, they generally multiply faster.
[ترجمه ترگمان]وقتی حیوانات غذای بیشتری دارند، به طور کلی سریع تر ضرب می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که حیوانات غذای بیشتری دارند، آنها به طور کلی سریعتر می شوند

9. If you multiply seven by 15 you get 10
[ترجمه ترگمان]اگر شما هفت عدد را ضربدر ۱۵ می کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما هفتگی را با 15 افزایش دهی، 10 را دریافت می کنید

10. To reduce pounds to pence you multiply by a hundred.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه پوند را به پنس برسانیم، صد ضرب در صد ضرب می کنید
[ترجمه گوگل]برای کاهش وزن به پانزر شما صدها برابر می شود

11. It is possible to multiply bacteria and other living organisms in the laboratory.
[ترجمه Sina] در ازمایشگاه این امکان وجود دارد که باکتریها و دیگر موجودات زنده را تکثیر کرد.
[ترجمه ترگمان]تکثیر باکتری و دیگر موجودات زنده در آزمایشگاه امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]ممکن است باکتری ها و سایر موجودات زنده را در آزمایشگاه چند برابر کنید

12. It is possible to multiply these bacteria in the laboratory.
[ترجمه ترگمان]تکثیر این باکتری ها در آزمایشگاه امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]ممکن است این باکتری ها را در آزمایشگاه چند برابر کنید

13. Buy lots of raffle tickets and multiply your chances of success.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی بلیط بخت آزمایی بخرید و شانس موفقیت خود را ضرب کنید
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از بلیط های مسابقه ای را خریداری کنید و شانس موفقیت خود را افزایش دهید

14. Take the average of those ratios and multiply by a hundred.
[ترجمه ترگمان]متوسط این نسبت ها را بگیرید و صد ضرب کنید
[ترجمه گوگل]میانگین آن نسبت ها را افزایش دهید و صدها برابر آن را افزایش دهید

15. This will multiply our chances of success.
[ترجمه ترگمان]این کار شانس موفقیت ما را افزایش خواهد داد
[ترجمه گوگل]این شانس موفقیت ما را افزایش می دهد

A computer multiplies copies faster.

کامپیوتر تکثیر برگردان‌ها را سریع‌تر انجام می‌دهد.


marry, multiply and fill the earth!

ازدواج کن و زاد و ولد کن و زمین را پر کن!


پیشنهاد کاربران

ضرب کردن
تکثیر کردن

علامت ضرب
ضرب کردن �

تکاثر

تکثیر کردن ضرب کردن

Work equals force multiplied by distance moved

بی اندازه، عبث

multiply laws and regulations
قوانین و دستور العمل های بی اندازه

ضرب کردن

به اشکال زیر سوال میپرسن.

458 � 15 = 6870
? What's 458 times 15
She got it right


232 � 125 = 29000
? What's 232 times 125


781. 227. 936 � 8 =
? What's 781. 227. 936 divided by 8

Ow my goodness


? What's 6 time 7 : شش هفتا ؟

ضربیدن.

چَندتاییدن.

تکثیر شدن تولید مثل کردن
ضرب کردن

ضرب کردن


کلمات دیگر: