کلمه جو
صفحه اصلی

acyclic


معنی : غیر مدور، غیر قابل چرخش، ناچرخهای، مارپیچی
معانی دیگر : غیر دوار، بی چرخش، نا ادواری

انگلیسی به فارسی

ناچرخه‌ای


غیر مدور، غیر قابل چرخش، مارپیچی


آسيكليك، غیر مدور، غیر قابل چرخش، ناچرخهای، مارپیچی


انگلیسی به انگلیسی

• not cyclic; not occurring in cycles; not arranged in whorls (botany); having an open-chain molecular structure rather than a closed ring-shaped chain (chemistry)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ناحلقه ای، داراى ساختمان زنجیرى باز، غیر حلقوى، ناحلقوى، ناچرخه اى
[برق و الکترونیک] ناچرخه ای فاقد چرخه ی تغییرات منظم .
[نساجی] زنجیری - غیر حلقوی
[ریاضیات] غیر حلقوی، نادوری، زنجیری، بدون دور، نادور، غیر دوری
[پلیمر] ناحلقه ای، داراى ساختمان زنجیرى باز، غیر حلقوى، ناحلقوى، ناچرخه اى

مترادف و متضاد

غیر مدور (صفت)
acyclic

غیر قابل چرخش (صفت)
acyclic

ناچرخه ای (صفت)
acyclic

مارپیچی (صفت)
vortiginous, acyclic, spiral, winding, whorled, sinuous, anfractuous

جملات نمونه

1. A constructible definition of the directed acyclic graph was described, and the reason why exists a solution that does not exceed the total execution time of all tasks was explained.
[ترجمه ترگمان]تعریف constructible از نمودار چرخه ای مستقیم توصیف شده، و دلیل این که چرا یک راه حل وجود دارد که از زمان اجرای کامل همه کارها تجاوز نمی کند
[ترجمه گوگل]یک تعریف سازنده از گراف آصیلریک هدایت شده و دلیل آن وجود دارد که یک راه حل وجود دارد که از زمان اجرای کلی تمام وظایف اجتناب ناپذیر است

2. Methods : The rabbits underwent acyclic exercise and received the manipulations the rear limbs the same periods.
[ترجمه ترگمان]روش ها: خرگوش ها در یک تمرین دور acyclic قرار گرفتند و در عین حال به دستکاری اندام های پشت سر هم رسیدند
[ترجمه گوگل]روش ها خرگوش ها تحت عمل جراحی قرار گرفتند و دستکاری اندام های عقب در همان دوره را دریافت کردند

3. The probability updating algorithm for acyclic Temporal Bayesian network based on model simplification and general probability updating algorithm for Temporal Bayesian network are presented.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم به روز سازی احتمال برای شبکه بیزی موقتی مبتنی بر ساده سازی مدل و الگوریتم به روز سازی احتمال عمومی برای شبکه بیزی موقتی ارایه می شود
[ترجمه گوگل]الگوریتم به روز رسانی احتمالی برای شبکۀ بیسیم temycal temporal baysian براساس مدل ساده سازی و الگوریتم به روز رسانی احتمالی به طور کلی برای شبکه بیسیم temporal ارائه شده است

4. The inheritance hierarchy is a actually a directed acyclic graph.
[ترجمه ترگمان]سلسله مراتب وراثت در واقع یک نمودار چرخه ای مستقیم است
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب ارثی یک نمودار واقعی خطی است

5. To solve multi-class classification problem, Decision Directed Acyclic Graph algorithm support vector machine (DDAGSVM) has been proposed.
[ترجمه ترگمان]برای حل مساله طبقه بندی چند طبقه ای، تصمیم به کارگردانی Acyclic Graph پشتیبانی از ماشین بردار (DDAGSVM)پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]برای حل مشکل طبقه بندی چند طبقه ای، الگوریتم پشتیبانی از الگوریتم تصحیح خطی تصمیم گیرنده (DDAGSVM) پیشنهاد شده است

6. The Acyclic Dependencies Principle: Allow no cycles in the package dependency graph.
[ترجمه ترگمان]اصل وابستگی های Acyclic: هیچ سیکل در گراف وابستگی بسته وجود ندارد
[ترجمه گوگل]Principle of Dependencies Acyclic اجازه دادن به هیچ چرخه در نمودار وابستگی بسته

7. The inheritance hierarchy is actually a directed acyclic graph.
[ترجمه ترگمان]سلسله مراتب وراثت در واقع یک نمودار چرخه ای مستقیم است
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب ارثی در واقع یک نمودار خطی است

8. The relationship among the layers is acyclic.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین لایه ها acyclic است
[ترجمه گوگل]رابطه میان لایه ها آلیسکی است

9. G is a maximal acyclic graph.
[ترجمه ترگمان]G یک گراف acyclic بیشینه است
[ترجمه گوگل]G یک گراف حداکثر آسیکل است

10. Bayes network is a directed acyclic graph with a series of conditional probabilities.
[ترجمه ترگمان]مدل بیز یک نمودار چرخه ای مستقیم با مجموعه ای از احتمالات شرطی است
[ترجمه گوگل]شبکه بیس یک گراف خطی است که با یک سری احتمال احتمالی مشروط شده است

11. A Dryad job is a graph generator which can synthesize any directed acyclic graph.
[ترجمه ترگمان]یک کار Dryad یک ژنراتور گراف است که می تواند هر گراف دوری دار را تولید کند
[ترجمه گوگل]شغل Dryad یک ژنراتور گراف است که می تواند هر گراف آزار دهنده هدایت شود

12. In this paper, we have devoted our efforts to design and prepare acyclic nucleosides, 8-bromo adenosine derivatives and 5-iodo uracil derivatives.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما تلاش های خود را برای طراحی و آماده سازی acyclic nucleosides، مشتقات adenosine ۸ - bromo adenosine و مشتقات β - iodo، اختصاص داده ایم
[ترجمه گوگل]در این مقاله تلاش های ما برای طراحی و آماده سازی نوکلئوزید های آکسیکلیک، مشتقات 8-bromo آدنوزین و مشتقات 5-یدو اوراکیل اختصاص داده شده است

13. The correlation results show that the method is valuable in understanding the structure performance relationship for the antiknock of acyclic alkanes.
[ترجمه ترگمان]نتایج همبستگی نشان می دهد که این روش در درک رابطه عملکرد ساختار برای the of acyclic بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]نتایج همبستگی نشان می دهد که این روش در درک رابطه عملکرد ساختاری برای مقادیر آلکان های آکسیال ارزشمند است

پیشنهاد کاربران

ساختار نامنظم و بدون ترتیب خاص مانند گراف های درختی و دارای فیدبک - مخالف ساختار سری و منظم

acyclic ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ناچرخه‏ای
تعریف: مربوط به نگاره‏ای که دارای چرخه نباشد


کلمات دیگر: