کلمه جو
صفحه اصلی

keep an eye on


مواظبت کردن از، پاییدن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to watch or tend with care.

- She will keep an eye on the house while we are on vacation.
[ترجمه ترگمان] در حالی که ما در تعطیلات هستیم، او مراقب خانه خواهد بود
[ترجمه گوگل] در حالی که ما در تعطیلات هستیم، به خانه نگاه می کنیم

• watch carefully; supervise, watch over (e.g.: "i am keeping an eye on the pot to make sure the stew does not burn"; "susan is keeping an eye on her younger brother while her parents are away")

جملات نمونه

1. Will you keep an eye on my daughter for a while?
[ترجمه ترگمان]میشه یه مدت مراقب دختر من باشی؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال برای دختر خود نگاه می کنید؟

2. Keep an eye on the noticeboards for forthcoming events .
[ترجمه ترگمان]منتظر رویداده ای آینده باشید
[ترجمه گوگل]نگه داشتن چشم در تابلوهای تبلیغاتی برای رویدادهای آینده

3. Basking on the balcony, Granny can still keep an eye on the children.
[ترجمه ترگمان]Basking در بالکن، Granny هنوز می تواند مراقب کودکان باشد
[ترجمه گوگل]مادر بزرگ هنوز می تواند روی کودکان نگاه کند

4. We want Taylor in jail where we can keep an eye on him.
[ترجمه ترگمان]ما تیلور رو تو زندان میخوایم جایی که بتونیم حواسمون بهش باشه
[ترجمه گوگل]ما تیلور را در زندان می بینیم که در آن می توانیم به او نگاه کنیم

5. Could you keep an eye on my bag while I go to the toilet?
[ترجمه ترگمان]میشه حواست به کیفم باشه وقتی دارم میرم توالت؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در حالی که به توالت می روم روی کیفم نگاه کنی؟

6. A neighbor volunteered to keep an eye on the kids .
[ترجمه ترگمان]یکی از همسایه ها داوطلب شد که مراقب بچه ها باشه
[ترجمه گوگل]یک همسایه داوطلب برای مراقبت از بچه ها بود

7. Could you keep an eye on my suitcase for a moment?
[ترجمه ترگمان]میشه یه لحظه حواست به چمدون من باشه؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک لحظه چمدان خود را نگه دارید؟

8. It's a comfort to know there's someone to keep an eye on the kids.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه کسی هست که مراقب بچه ها باشه
[ترجمه گوگل]این یک راحتی است که می دانیم فردی وجود دارد که به بچه ها نگاه کند

9. Can you stay and keep an eye on the baby?
[ترجمه ترگمان]میتونی اینجا بمونی و مراقب بچه باشی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید باقی بمانید و به کودک نگاهی بیندازید؟

10. Mary will keep an eye on the kids this afternoon.
[ترجمه ترگمان]مری امروز بعد از ظهر مراقب بچه ها خواهد بود
[ترجمه گوگل]مریم بعد از ظهر به بچه ها نگاه می کند

11. Keep an eye on the baby.
[ترجمه ترگمان]حواست به بچه باشه
[ترجمه گوگل]مراقب کودک باشید

12. We've asked the neighbours to keep an eye on the house for us while we are away.
[ترجمه ترگمان]ما از همسایه ها خواسته ایم تا وقتی که ما دور هستیم مراقب خانه باشیم
[ترجمه گوگل]ما از همسایگان خواسته ایم در حالی که ما دور هستند چشم مان را بر روی خانه مان نگه داریم

13. He has to keep an eye on his own kind as well as anybody else.
[ترجمه ترگمان]او هم مثل هر کس دیگری باید مراقب خودش باشد
[ترجمه گوگل]او باید نگاه خود را به نوع خود و همچنین هر کس دیگر

14. Trading standards also keep an eye on car boot sales - and say that tighter controls would help them.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای تجارت همچنین مراقب فروش خودرو هستند - و می گویند که کنترل های شدیدتر به آن ها کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]معیارهای بازاریابی نیز در فروش بوت لپ تاپ چشم گیر هستند - و می گویند که کنترل های دقیق تر به آنها کمک می کنند

پیشنهاد کاربران

مراقب چیزی بودن

نظارت کردن

چشمتو ازش بر ندار

مواظب بودن_مراقبت کردن

چهارچشمی مواظب بودن یا مواظبت کردن،

چشم دوختن به

به نقل از هزاره:
( محاوره ) مواظبت کردن از
مراقبت کردن از
حواس کسی به . . . بودن
چشم کسی به . . . بودن

keep an eye on someone/something
to watch someone or something or stay informed about the person’s behavior, esp. to keep someone out of trouble

حواست باشه

مراقب بودن , مواظب بودن

# Will you keep an eye on my daughter for a while?
# Could you keep an eye on my bag while I go to the toilet?
# She will keep an eye on the house while we are on vacation

مدام چک کردن. پاییدن


کلمات دیگر: