1. iraj's hobby is photography
سرگرمی ایرج عکاسی است.
2. ride a hobby
بیش از حد به کار ذوقی (خواهکار) خود علاقمند بودن،در خواهکاری زیاده روی کردن
3. ride a hobby
دنبال سرگرمی یا موضوع مورد علاقه ی خود رفتن
4. he paints as a hobby
او برای سرگرمی (نه پول) نقاشی می کند.
5. painting is his main hobby
نقاشی سرگرمی عمده ی او است.
6. he is a teacher and his hobby is stamp- collecting
او معلم است و سرگرمی او تمبر جمع کردن می باشد.
7. My hobby is chess. Are you interested in learning?
[ترجمه Fati] سرگرمی من شطرنج است ایا شما علاقه به یادگیری ان داری/؟
[ترجمه ترگمان]سرگرمی من شطرنج است به یادگیری علاقه داری؟
[ترجمه گوگل]سرگرمی من شطرنج است آیا شما علاقه مند به یادگیری هستید؟
8. Mr. Hobby is in conference with his advisers.
[ترجمه امیر] کار مورد علاقه
[ترجمه آرش دارلئی] اقای هابی به همراه مشاورانش در کنفرانس حضور دارد
[ترجمه ترگمان]آقای سرگرمی با مشاوران خود در یک کنفرانس است
[ترجمه گوگل]آقای هوای در کنفرانس با مشاورانش است
9. He decided to turn his hobby into a lucrative sideline.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که سرگرمی خود را به حاشیه پر سود تبدیل کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که سرگرمی خود را به یک سمت سودآور تبدیل کند
10. He needs a hobby to keep him busy and stop him from getting into mischief.
[ترجمه ترگمان]او به سرگرمی احتیاج دارد تا او را سرگرم نگه دارد و جلوی شرارت او را بگیرد
[ترجمه گوگل]او نیاز به یک سرگرمی دارد تا او را مشغول کند و مانع از دست رفتن او شود
11. His hobby of winemaking was fast becoming a profitable sideline.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی او به سرعت در حال تبدیل شدن به یک حاشیه سود آور بود
[ترجمه گوگل]سرگرمی او برای آب گیری سریع تبدیل شدن به یک حاشیه سودآور بود
12. I only play jazz as a hobby.
[ترجمه حسام] من فقط برای سرگرمی جاز ( درام ) میزنم
[ترجمه ترگمان]من فقط جاز رو به عنوان سرگرمی بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من فقط جاز را به عنوان یک سرگرمی بازی می کنم
13. His secret hobby: performing magic tricks.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی پنهانی او: شعبده بازی که شعبده بازی می کند
[ترجمه گوگل]سرگرمی مخفی او: انجام ترفندهای جادویی
14. Rebecca's main hobby is trampolining.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی اصلی ربکا trampolining است
[ترجمه گوگل]سرگرمی اصلی ربکا است تراموپینگ
15. This is not a hobby you should go in for unless you have plenty of money.
[ترجمه ترگمان]این سرگرمی نیست که باید بروی، مگر اینکه پول زیادی داشته باشی
[ترجمه گوگل]این یک سرگرمی نیست که باید برایش بپردازید مگر اینکه مقدار زیادی پول داشته باشید
16. Find a hobby or interest which enthuses you.
[ترجمه ترگمان]یک سرگرمی یا علاقه پیدا کنید که به شما کمک می کند
[ترجمه گوگل]یک سرگرمی یا علاقه پیدا کنید که به شما علاقه مند است