کلمه جو
صفحه اصلی

acrylic


معنی : آکریلیک
معانی دیگر : وابسته به اسید اکریلیک و فرآورده های مشتق از آن، وابسته به اسیدهای اولفین، به فرمول کلی cnh2n-2o2، وابسته به صمغ اکریلیک (که در رنگ پلاستیک و الیاف به کار می رود)، وابسته به اسید اکریلیک و فرآوردههای مشتق از آن وابسته به اسیدهای اولفین

انگلیسی به فارسی

وابسته به اسید اکریلیک و فرآورده‌های مشتق از آن


وابسته به اسیدهای اولفین، به فرمول کلی CnH2n-2O2


وابسته به صمغ اکریلیک (که در رنگ پلاستیک و الیاف به کار می‌رود)


acrylic fiber


acrylic painting


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or characteristic of the corrosive liquid, acrylic acid.
اسم ( noun )
• : تعریف: a synthetic fiber, resin, or paint made from acrylic acid or its derivatives.

• acrylic resin; artist's paint containing acrylic resin; painting done with this type of paint; acrylic fiber
of or containing acrylic acid (chemistry)
acrylic is a material manufactured by a chemical process.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- وابسته به اسید آکریلیک و فرآورده هاى مشتق از آن 2- وابسته به اسیدهاى اولفین، به فرمول کلی 2O2-CnH2n 3- وابسته به صمغ آکریلیک (که در رنگ پلاستیک و الیاف به کار می رود) 4- fiber acrylic 5- painting acrylic
[پلیمر] ماده پلیمریزه شده از آکریلونیتریل، نوعی از الیاف بشرساخته که ترموپلاستیک بوده و در قالیریزی(casting)، قالبگیری و صنعت پوشش دهی مورد استفاده قرار می گیرد

مترادف و متضاد

آکریلیک (اسم)
acrylic

جملات نمونه

1. Acrylic fabrics are both warm and washable.
[ترجمه ترگمان]پارچه های Acrylic هم گرم و هم قابل شستشو هستند
[ترجمه گوگل]پارچه اکریلیک گرم و قابل شستشو است

2. Acrylic paint is quick-drying but impermanent.
[ترجمه ترگمان]رنگ Acrylic خشک و خشک است، اما impermanent است
[ترجمه گوگل]رنگ اکریلیک سریع خشک می شود اما غیر قابل نفوذ است

3. Acrylic paints can be used to create large, flat blocks of colour.
[ترجمه ترگمان]رنگ های Acrylic می توانند برای ایجاد بلوک های آپارتمانی بزرگ و پهن استفاده شوند
[ترجمه گوگل]رنگ های اکریلیک را می توان برای ایجاد بلوک های بزرگ و مسطح رنگ استفاده کرد

4. Grounds include traditional white lead primer, alkyd primer, acrylic primer, oil emulsion grounds and gesso.
[ترجمه ترگمان]زمینه ها شامل مواد اولیه سفید سربی، پرایمر alkyd، پرایمر acrylic، زمین های امولسیون نفت و gesso هستند
[ترجمه گوگل]مواد اولیه شامل پودر سرب سفید سنتی، آغازگر آلکیدی، پرایمر اکریلیک، امولسیون های امولسیونی روغن و گوسو می باشد

5. Many techniques are available with acrylic paints, so there is not one type of brush suitable for all acrylic techniques.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تکنیک ها با رنگ های اکریلیک در دسترس هستند، بنابراین یک نوع قلم مناسب برای همه تکنیک های آکریلیک ساخته نشده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از تکنیک ها با رنگ های اکریلیک در دسترس هستند، بنابراین یک نوع قلم مو مناسب برای تمام تکنیک های اکریلیک وجود ندارد

6. Most of these are water-based acrylic paints, are quick drying and have a low odour.
[ترجمه ترگمان]بیشتر اینها رنگ های اکریلیک مبتنی بر آب هستند، خشک می شوند و بوی بدی دارند
[ترجمه گوگل]اکثر این رنگ های آکریلیک مبتنی بر آب هستند، خشک کردن سریع و بوی کمتری دارند

7. The main advantage of using acrylic like a watercolour is that once it is applied, it dries to be water-resistant.
[ترجمه ترگمان]مزیت اصلی استفاده از اکریلیک مثل a این است که وقتی به کار گرفته شود، خشک و خشک می شود
[ترجمه گوگل]مزیت اصلی استفاده از آکریلیک مانند آبرنگ این است که پس از اعمال آن، خشک می شود تا آب مقاوم باشد

8. Acrylic paint can sometimes clog a brush because it dries quickly.
[ترجمه ترگمان]رنگ Acrylic گاهی می تواند یک برس را مسدود کند چون به سرعت خشک می شود
[ترجمه گوگل]رنگ اکریلیک گاهی ممکن است یک برس را مسدود کند زیرا به سرعت خشک می شود

9. Over recent years, acrylic paints and synthetic brushes have been developed.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، رنگ های اکریلیک و brushes مصنوعی ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، رنگ های اکریلیک و برس مصنوعی توسعه یافته اند

10. For small objects, acrylic has pretty much replaced wood.
[ترجمه ترگمان]برای اشیا کوچک، اکریلیک جای چوب بسیار کمی دارد
[ترجمه گوگل]برای اشیاء کوچک، اکریلیک تقریبا چوب را جایگزین کرده است

11. Selection of liquid acrylic paints of various viscosities.
[ترجمه ترگمان]انتخاب رنگ های اکریلیک مایع از رنگ های مختلف
[ترجمه گوگل]انتخاب رنگ های اکریلیک مایع از ویسکوزیته های مختلف

12. The flow of paint was well-controlled. Acrylic paint can sometimes clog a brush because it dries quickly.
[ترجمه ترگمان]جریان رنگ به خوبی کنترل شده بود رنگ Acrylic گاهی می تواند یک برس را مسدود کند چون به سرعت خشک می شود
[ترجمه گوگل]جریان رنگ کنترل شد رنگ اکریلیک گاهی ممکن است یک برس را مسدود کند زیرا به سرعت خشک می شود

13. Some acrylic easels are rigid with prongs or lips to hold the object.
[ترجمه ترگمان]برخی از سه پایه های acrylic با prongs و یا لبه ای برای نگه داشتن شی، سخت و سخت هستند
[ترجمه گوگل]برخی از الیاف آکریلیک با جوش یا لب برای نگهداشتن جسم سخت می باشند

14. The balance is covered by an acrylic housing which gives normal visibility and access to all controls.
[ترجمه ترگمان]این تعادل توسط یک خانه آکریلیک پوشانده شده که قابلیت دید طبیعی و دسترسی به همه کنترل ها را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]تعادل توسط یک مسکن اکریلیک پوشیده شده است که به دید نرمال و دسترسی به تمام کنترل ها می انجامد


کلمات دیگر: