کلمه جو
صفحه اصلی

wholesale banking

انگلیسی به انگلیسی

• bank activity on a large scale, large-scale bank transactions

جملات نمونه

1. Retail and wholesale banks alike raise large sums of money on this market, and lend their surpluses there.
[ترجمه ترگمان]خرده فروشان و بانک های عمده فروشی به طور یک سان مبالغ هنگفتی پول را در این بازار بالا می برند و مازاد خود را به آنجا قرض می دهند
[ترجمه گوگل]بانک های خرده فروشی و عمده فروشی به طور یکسان مبلغ زیادی پول را در این بازار افزایش می دهند و مازاد خود را در آنجا تامین می کنند

2. Cross-border banking is essentially wholesale banking and has to a large extent been dependent on euro-currency deposit growth.
[ترجمه ترگمان]بانکداری متقابل اساسا بانکی عمده است و تا حد زیادی وابسته به رشد سپرده ارز یورو است
[ترجمه گوگل]بانکداری بین المللی اساسا بانکی عمده فروشی است و تا حد زیادی وابسته به رشد سپرده یورو است

3. The New York branch will engage in wholesale banking activities, including lending, acceptance of wholesale deposits, trade finance, U. S. dollar clearing and treasury, according to the CCB.
[ترجمه ترگمان]شعبه نیویورک در فعالیت های عمده بانکی از جمله وام دادن، پذیرش ذخایر عمده فروشی، امور مالی تجاری، U اس با توجه به \"سی سی بی سی سی\"، پاک سازی دلار و خزانه
[ترجمه گوگل]طبق گزارش CCB، شعبه نیویورک در فعالیت های بانکی عمده فعالیت می کند، از جمله وام دهی، پذیرش سپرده های عمده، تجارت مالی، U S تمیز کردن دلار و خزانه داری

4. The Bank serves both Consumer and Wholesale Banking customers.
[ترجمه ترگمان]این بانک به مشتریان بانکداری عمده فروشی و هم مشتریان خدمات می دهد
[ترجمه گوگل]بانک در خدمت مشتریان و مشتریان بانکداری عمده است

5. But their primary role is to provide wholesale banking services to Japanese companies doing business there.
[ترجمه ترگمان]اما نقش اصلی آن ها ارائه خدمات بانکی عمده به شرکت های ژاپنی است که در آنجا کار می کنند
[ترجمه گوگل]اما نقش اصلی آنها این است که خدمات بانکی عمده فروشی را به شرکت های ژاپنی که در آنجا اداره می شوند، ارائه دهند

6. Others have chosen to focus on wholesale banking.
[ترجمه ترگمان]سایرین برای تمرکز بر روی بانکداری عمده فروشی تصمیم گرفته اند
[ترجمه گوگل]دیگران تصمیم به تمرکز بر بانکداری عمده را انتخاب کرده اند

7. The figures also show the fact that the growth of foreign currency business has been primarily located in the wholesale banking sector.
[ترجمه ترگمان]این ارقام همچنین نشان دهنده این واقعیت است که رشد تجارت ارز خارجی در درجه اول در بخش بانکداری عمده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این ارقام همچنین نشان می دهد که رشد تجارت خارجی در درجه اول در بخش بانکی عمده فروشی قرار دارد

8. However, Chinese commercial banks, including China Merchants Bank, earn their 80% of their profit from the wholesale banking business.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بانک های تجاری چین، از جمله بانک بازرگانان چین، ۸۰ درصد سود خود را از بازار عمده فروشی بانکداری به دست می آورند
[ترجمه گوگل]با این حال، بانک های تجاری چین، از جمله چین Merchants Bank، 80 درصد از سود خود را از کسب و کار بانکی عمده کسب می کنند

9. DBS provides the full range of services in corporate, SME, consumer and wholesale banking activities across Asia and the Middle East.
[ترجمه ترگمان]DBS طیف گسترده ای از خدمات را در شرکت های بزرگ، SME، مصرف کننده و عمده فروشی در سراسر آسیا و خاور میانه فراهم می کند
[ترجمه گوگل]DBS طیف گسترده ای از خدمات را در فعالیت های شرکت های تجاری، SME، مصرف کننده و عمده فروشی در سراسر آسیا و خاورمیانه ارائه می دهد

10. According to key points mentioned above, we pay attention to the development of CRM system of wholesale banking.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نکات کلیدی که در بالا ذکر شد، ما به توسعه سیستم مدیریت ارتباط با مدیریت ارتباط با مشتری توجه می کنیم
[ترجمه گوگل]با توجه به نکات کلیدی ذکر شده در بالا، ما به توسعه سیستم CRM از بانکداری عمده توجه می کنیم

11. Standard Chartered's performance so far this year has been driven by its wholesale banking division, which accounts for around half of its business.
[ترجمه ترگمان]عملکرد استاندارد Chartered در سال جاری توسط بخش عمده بانکداری خود رانده شده است که نیمی از آن را حساب می کند
[ترجمه گوگل]عملکرد Standard Chartered تا کنون در سال جاری توسط بخش عمده فروشی بانکی خود، که تقریبا نیمی از کسب و کار آن را تشکیل می دهد، رانده شده است

12. The biggest upheavals in pay and in risk management will be in wholesale banking.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تحولات در حقوق و مدیریت خطر در بانکداری عمده فروشی وجود دارد
[ترجمه گوگل]بزرگترین تحولات در پرداخت و مدیریت ریسک در بانکی عمده فروشی خواهد بود

13. At Standard Chartered, we can offer you a variety of fascinating leadership roles in Consumer Banking, Wholesale Banking and our Global Support Functions.
[ترجمه ترگمان]در استاندارد Chartered، ما می توانیم انواع نقش های رهبری جذاب در بانکداری مصرف کننده، بانکداری عمده فروشی و وظایف پشتیبانی جهانی را به شما پیشنهاد کنیم
[ترجمه گوگل]در استاندارد Chartered، ما می توانیم انواع مختلف رهبری جذاب در بانکداری مصرف کننده، بانکداری عمده فروشی و تابع پشتیبانی جهانی ما را ارائه دهیم

14. This was more than covered by a 36% rise in operating profits to $ 25bn from wholesale banking, which includes corporate banking and trading in equity and commodity markets.
[ترجمه ترگمان]این بیش از پوشش ۳۶ درصدی سود عملیاتی تا ۲۵ میلیارد دلار از بانکداری عمده فروشی است که شامل بانکداری شرکتی و تجارت در بازارهای سرمایه و کالا می شود
[ترجمه گوگل]این بیشتر از افزایش 36 درصدی سود عملیاتی به ازای بانکی عمده فروشی، که شامل بانکی های شرکتی و تجارت در بازارهای سهام و کالاها می شود، تحت پوشش قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

بانکداری عمده


کلمات دیگر: