کلمه جو
صفحه اصلی

actuation


معنی : تحریک، بکار اندازی، بکارگماری
معانی دیگر : بکار اندازی

انگلیسی به فارسی

به‌کار اندازی


تحریک، به‌کارگماری


راه اندازی، تحریک، بکار اندازی، بکارگماری


انگلیسی به انگلیسی

• activation, bringing into motion; motivating into action

مترادف و متضاد

تحریک (اسم)
instigation, incitement, persuasion, fret, boil, actuation, stimulation, stimulus, excitation, fomentation, agitation, excitement, animation, inanition, suasion, incitation, snit

بکار اندازی (اسم)
actuation

بکارگماری (اسم)
actuation

جملات نمونه

1. Actuation – can be supplied with a hammerblow handwheel, manual gear set, electric motor operator, pneumatic Globe valve calss 300Lb or hydraulic cylinder operator.
[ترجمه ترگمان]actuation - می تواند با دستگاه hammerblow handwheel، تنظیم لوازم دستی، اپراتور موتور الکتریکی، شیر گلوب pneumatic ۳۰۰ lb یا اپراتور سیلندر هیدرولیک تامین شود
[ترجمه گوگل]اعمال - می توان با یک چرخ دستی چکش چکش، مجموعه چرخ دستی، اپراتور موتور، پنوماتیک Globe شیر 300Lb یا اپراتور سیلندر هیدرولیک عرضه می شود

2. The actuation system controls the unidirectional PWM direct - current machine using the interior bridge circuit of L 29
[ترجمه ترگمان]سیستم تحریک PWM سه تک جهتی PWM را با استفاده از مدار پل داخلی L ۲۹ کنترل می کند
[ترجمه گوگل]سیستم فعال سازی دستگاه مستقیم PWM یک طرفه را با استفاده از مدار داخلی L 29 کنترل می کند

3. This paper presents an analysis of the redundant actuation of a 4 of freedom parallel machine.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک تحلیل از تحریک اضافی ۴ دستگاه موازی با آزادی را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک تحلیلی از عملکرد بیش از حد یک دستگاه موازی آزاد 4 ارائه شده است

4. Variable valve actuation (VVA) is one of the most efficient methods to achieve homogeneous charge compression ignition (HCCI) and transition between HCCI and SI combustion on gasoline engine .
[ترجمه ترگمان]تحریک شیر متغیر یکی از موثرترین روش ها برای رسیدن به احتراق تراکمی فشرده سازی بار (hcci)و انتقال بین hcci و احتراق SI بر موتور بنزین است
[ترجمه گوگل]فعال شدن سوپاپ متغیر (VVA) یکی از کارآمدترین روش ها برای دستیابی به اشتعال فشرده سازی شار یکسان (HCCI) و گذار بین احتراق HCCI و SI بر موتور بنزینی است

5. The actuation mood after how exercising restraint to be hit?
[ترجمه ترگمان]تحریک حس تحریک پس از این که چگونه از خویشتن داری استفاده می کنید؟
[ترجمه گوگل]پس از چگونگی ضربه زدن به حرکات حرکات دستکاری

6. The actuation time and countdown value can easily be set by direct moving the corresponding arrows with mouse.
[ترجمه ترگمان]زمان تحریک و ارزش شمارش معکوس را می توان به راحتی با حرکت مستقیم فلش های متناظر با موس تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]زمان حرکت و مقدار شمارش معکوس را می توان به راحتی توسط حرکت مستقیم فلش های مربوطه با ماوس تنظیم کرد

7. A push button switch provides a visual switch actuation acknowledgement signal when actuated.
[ترجمه ترگمان]سوئیچ دکمه فشاری، یک سیگنال اعتراف به تحریک بصری را در زمان تحریک ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]یک دکمه فشار یک سیگنال تأیید صحت سوئیچ بصری را هنگام فعال شدن فراهم می کند

8. Electromagnetic valve actuation (EVA) is a new kind of variable valve timing technology.
[ترجمه ترگمان]تحریک سوپاپ الکترومغناطیسی (EVA)نوع جدیدی از فن آوری زمان شیر متغیر است
[ترجمه گوگل]سوپاپ الکترومغناطیسی (EVA) نوع جدیدی از تکنولوژی زمانبندی سوپاپ متغیر است

9. Next is actuation of the ejector plate.
[ترجمه ترگمان]بعدی تحریک of ejector است
[ترجمه گوگل]بعد از راه اندازی صفحه انژکتور

10. A new deformable arm using micro actuation technology is introduced here.
[ترجمه ترگمان]؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟
[ترجمه گوگل]بازوی جدید غیر قابل تغییر با استفاده از تکنولوژی Micro actuation معرفی شده است

11. Actuation time measured from when power is applied to the coil until the contacts have settled.
[ترجمه ترگمان]زمان اندازه گیری شده از زمانی که قدرت به سیم پیچ اعمال می شود تا زمانی که تماس ها حل شوند
[ترجمه گوگل]زمان فعال شدن اندازه گیری شده از زمانی که قدرت به سیم پیچ اعمال می شود تا زمانی که مخاطبین حل و فصل شوند

12. Release time is the opposite of actuation time. It is measured from the time power is removed from the coil until the contacts have settled, again including bounce.
[ترجمه ترگمان]زمان انتشار برعکس زمان تحریک است آن از توان زمانی اندازه گیری می شود که از سیم پیچ حذف می شود تا زمانی که تماس ها تغییر پیدا کنند، از جمله بازتاب
[ترجمه گوگل]زمان انتشار مخالف زمان فعال شدن است این اندازه گیری از زمان قدرت از سیم پیچ خارج می شود تا زمانی که مخاطبین حل و فصل شوند، دوباره از جمله گزاف گویی

13. One avoid is actuation to fresh goods.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها تحریک به کالاهای تازه است
[ترجمه گوگل]یکی از اجتناب از حرکت دادن به کالاهای تازه است

14. The structural characteristics and actuation principles of these components are presented in this paper. It is a technically advanced general pipe bending apparatus suited to the practical production.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ساختاری و اصول تحریک این مولفه ها در این مقاله ارائه شده است این یک دستگاه خمش کلی پیشرفته است که برای تولید عملی مناسب است
[ترجمه گوگل]ویژگی های ساختاری و اصول راه اندازی این اجزا در این مقاله ارائه شده است این دستگاه از نظر فنی پیشرفته به طور کلی خم کن لوله مناسب برای تولید عملی است

پیشنهاد کاربران

مهندسی مکانیک: فعال سازی

مهندسی کنترل:عملگر

پاف ( در اسپری )

actuation ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: فعالگری
تعریف: روشن یا خاموش یا تنظیم کردن یا به حرکت درآوردن یک دستگاه


کلمات دیگر: