کلمه جو
صفحه اصلی

acetic


معنی : ترش، مربوط به سالاد، جوهر سرکهای، سرکه مانند
معانی دیگر : (شیمی) وابسته به اسید استیک، دارای سرکه یا جوهر سرکه، سرکه دار

انگلیسی به فارسی

جوهر سرکه ای، سرکه مانند، ترش


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to, containing, or producing vinegar or acetic acid.

- This salad dressing is too acetic for my taste.
[ترجمه مهسا] این سس سالاد برای ذائقه ی من خیلی ترش است.
[ترجمه ترگمان] این ادویه سالاد برای سلیقه من خیلی خوبه
[ترجمه گوگل] این پانسمان سالاد برای طعم و مزه من خیلی زود است

• of or pertaining to acetic acid or vinegar, containing acetic acid or vinegar

دیکشنری تخصصی

[شیمی] وابسته به اسید استیک، داراى سرکه یا جوهر سرکه، سرکه دار، ترش، سرکه مانند

مترادف و متضاد

tart


Synonyms: acid, biting, sour


ترش (صفت)
acerb, sour, tart, acid, vinegary, acetic, acetose, vinegarish

مربوط به سالاد (صفت)
acetic

جوهر سرکه ای (صفت)
acetic

سرکه مانند (صفت)
acid, acetic

جملات نمونه

1. Acetic acid is the chief active ingredient in vinegar.
[ترجمه ترگمان]اسید استیک عنصر اصلی در سرکه است
[ترجمه گوگل]اسید استیک عامل اصلی فعال سرکه است

2. Vinegar contains acetic acid.
[ترجمه ترگمان]سرکه شامل استیک اسید است
[ترجمه گوگل]سرکه حاوی اسید استیک است

3. The acetic acid process described above is an example.
[ترجمه ترگمان]فرآیند اسید استیک که در بالا توضیح داده شد یک مثال است
[ترجمه گوگل]فرایند اسید استیک که در بالا توضیح داده شده، یک مثال است

4. Addition of acetic acid to the urine sample dissolves the salts and clears the urine.
[ترجمه ترگمان]اضافه شدن اسید استیک به نمونه ادرار، نمک را حل می کند و ادرار را پاک می کند
[ترجمه گوگل]اضافه کردن اسید استیک به نمونه ادرار نمک را دفع می کند و ادرار را پاک می کند

5. An interesting development is the direct synthesis of acetic anhydride, used to make cellulose acetate for photographic film base.
[ترجمه ترگمان]یک توسعه جالب، سنتز مستقیم of استیک acetic است که برای تولید سلولز استات برای پایه فیلم عکاسی به کار می رود
[ترجمه گوگل]یک پیشرفت جالب، سنتز مستقیم آنیدرید استیک است که برای ایجاد استات سلولز برای پایه فیلم عکاسی استفاده می شود

6. The acid solution is a mixture of glacial acetic acid, acetic anhydride, and sulfuric acid.
[ترجمه ترگمان]محلول اسیدی مخلوطی از استیک acetic، استیک anhydride و سولفوریک اسید است
[ترجمه گوگل]محلول اسید ترکیبی از اسید استیک یخبندان، آنیدرید استیک و اسید سولفوریک است

7. The principal product of alcohol metabolism is acetic acid, which is useful in many ways.
[ترجمه ترگمان]محصول اصلی متابولیسم الکل استیک اسید است که به روش های زیادی مفید است
[ترجمه گوگل]محصول اصلی متابولیسم الکل اسید استیک است که از بسیاری جهات مفید است

8. The chief products were acetic acid, acetate salts, mineral acids, albumen, pharmaceuticals, and other chemicals.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی اسید استیک، نمک های استات، اسیده ای معدنی، albumen، داروسازی، و مواد شیمیایی دیگر بودند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی اسید استیک، استات، اسیدهای معدنی، آلبومین، داروها و سایر مواد شیمیایی بودند

9. The acetic acid reduces the slight solubility of the silver chloride produced during the titration, providing a sharper end-point.
[ترجمه ترگمان]اسید استیک قابلیت انحلال جزئی کلرید نقره تولید شده در طول فرآیند را کاهش می دهد و یک نقطه پایانی تیزتر دارد
[ترجمه گوگل]اسید استیک باعث کاهش حلالیت کمی از کلرید نقره تولید شده در طول تریاسیون می شود و نقطه پایانی تیز را به وجود می آورد

10. Under above conditions, 9 6 % of acetic acid is converted, the yield chloroacetates is 8 6 %.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط فوق، ۹ % استیک اسید تبدیل می شود، بازده بازده ۸ درصد است
[ترجمه گوگل]در شرایط فوق، 6/9٪ اسید استیک تبدیل می شود، کلروآستات های تولیدی 6/8٪ است

11. The characterization of FTIR demonstrates that the acetic acid species is adsorbed in the catalyst surface after reaction, especially the reaction with water.
[ترجمه ترگمان]مشخصات FTIR بیانگر این است که گونه های استیک اسید بعد از واکنش، به خصوص واکنش با آب، در سطح کاتالیست جذب می شوند
[ترجمه گوگل]مشخصه FTIR نشان می دهد که اسید استیک اسید در سطح کاتالیست پس از واکنش، به ویژه واکنش با آب جذب می شود

12. To indicate the feasibility of using acetic ester carboxylation process in China based on making process comparison.
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن امکان استفاده از فرآیند کربوکسیلی شدن استیک در چین بر پایه مقایسه فرآیند
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن امکان استفاده از پروتئین کربوکسیلینگ استریت استر در چین بر اساس مقایسه روند

13. Dealcoholic and wine vinegar can also dilute acetic acid.
[ترجمه ترگمان]سرکه شراب و سرکه نیز می تواند اسید استیک رقیق را رقیق کند
[ترجمه گوگل]سرکه قلیایی و شراب همچنین می تواند اسید استیک را رقیق کند

14. This process abandons the old idea that it is necessary to start with a two-carbon feedstock to make the two-carbon acetic acid.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند این ایده قدیمی را رها می کند که لازم است با یک ماده خام دو کربن شروع شود تا اسید استیک دو کربنه را درست کند
[ترجمه گوگل]این فرایند ایده قدیمی را رد می کند که لازم است ابتدا با یک ماده دو کربن برای تولید اسید استیک دو کربن شروع شود

15. The geologists took the nodules back to the laboratory and soaked them for months in acetic acid.
[ترجمه ترگمان]زمین شناسان the را به آزمایشگاه بردند و ماه ها در اسید استیک خشک کردند
[ترجمه گوگل]زمین شناسان گره ها را به آزمایشگاه می بردند و ماه ها را در اسید استیک اسید کردند


کلمات دیگر: