کلمه جو
صفحه اصلی

backstairs


معنی : پلهکان پشت، رمزی، نهانی، از راه پلهکان عقبی، غیر مستقیم
معانی دیگر : رسوایی آمیز، سری، زیرپرده، وابسته به توطئه و رسوایی (backstair هم می نویسند)، پلکان عقب، غیر مستقیم - غیر رسمی

انگلیسی به فارسی

نهانی، غیرمستقیم، رمزی، از راه پلکان عقبی، پلکان پشت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: backstair (adj.)
• : تعریف: secret or underhanded; clandestine.

- a backstairs plot
[ترجمه ترگمان] یک نقشه backstairs
[ترجمه گوگل] یک طرح پشت سر هم

• indirect; roundabout; secret
steps located in the back of a room or building; secondary set of stairs (not the main stairs)

مترادف و متضاد

پلهکان پشت (اسم)
backstairs

رمزی (صفت)
secret, mystic, allegorical, figurative, coded, symbolic, encoded, cryptic, esoteric, undercover, backstairs, furtive, occult, emblematic, runic

نهانی (صفت)
secret, surreptitious, subterranean, undercover, backstairs, potential, furtive, underhand, occult, gnostic, subterraneous

از راه پلهکان عقبی (صفت)
backstairs

غیر مستقیم (صفت)
devious, sinuous, oblique, backstairs, indirect, tortuous, circular, sideway, mediate

جملات نمونه

1. backstairs dealings
دادوستدهای توطئه آمیز

2. Other forms of backstairs succession may be more peaceful but do not indicate much greater governmental stability.
[ترجمه ترگمان]اشکال دیگر جانشینی backstairs ممکن است آرام تر باشند اما ثبات دولتی بیشتری را نشان نمی دهند
[ترجمه گوگل]اشکال دیگر پس از پیروزی ممکن است صلح آمیز تر باشد، اما ثبات دولت بیشتر را نشان نمی دهد

3. And the sliding door that stylist still changes backstairs into a whole, the daylighting of the kitchen is better, look also more atmosphere.
[ترجمه ترگمان]و در کشویی که مد sliding هنوز از backstairs پشتی به یک کل تغییر می کند، daylighting آشپزخانه بهتر است و فضای بیشتری را نیز بررسی می کند
[ترجمه گوگل]و درب کشویی که سبک هنوز هم به عقب تغییر می یابد به طور کامل، نور روز آشپزخانه بهتر است، همچنین نگاه فضای بیشتر

4. Bedroom door cannot is opposite continuously backstairs, because its are wet, steam civilian longs for bedroom door to flow relatively.
[ترجمه ترگمان]در اتاق اتاق خواب نمی تواند به طور پیوسته از طرف راه پله عقب باشد، زیرا رطوبت هوا مرطوب است، و غیر نظامیان بخار بلند مدت آرزو دارند که در اتاق خواب نسبتا جریان داشته باشد
[ترجمه گوگل]درب اتاق خواب نمی تواند مخالف به طور مداوم عقب نشینی، زیرا آن مرطوب است، بخار غیر نظامی طولانی برای درب اتاق خواب به جریان نسبتا

5. He met the congressmen in secret to exert backstairs influence.
[ترجمه ترگمان]او با اعضای کنگره در مخفی کردن نفوذ backstairs ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]او مخالفان کنگره را ملاقات کرد تا نفوذ پشت سر هم را اعمال کنند

6. Some of us backstairs crowd thought he was callous about Missy.
[ترجمه ترگمان]بعضی از ما از طرف دیگر عده ای از ما فکر می کردند که او از میسی بی عاطفه است
[ترجمه گوگل]برخی از ما پشت سر جمعیت فکر می کردند او در مورد Missy خجالتی بود

7. They padded down the backstairs.
[ترجمه ترگمان]از پله های پشتی پایین رفتند
[ترجمه گوگل]آنها کمربند عقب را انداختند

8. Keep every inch of your floor spick and span, this includes backstairs and exit doors.
[ترجمه ترگمان]هر اینچ از کف اتاق خود را مرتب و مرتب نگه دارید، این شامل پلکان عقبی و خروجی است
[ترجمه گوگل]هر اینچ از کف کف و کف خود را نگه دارید، این شامل پشت و درهای خروجی است

9. He has got the post, but he got it by backstairs influence.
[ترجمه ترگمان]او پست دارد، اما از طریق غیرمستقیم آن را گرفته
[ترجمه گوگل]او این پست را دریافت کرده است، اما او با نفوذ پشت سر گذاشته است

10. No-no 6 Of cooking range it is not OK to put a sign to hind the door of the balcony or backstairs .
[ترجمه ترگمان]نه ۶ از محدوده پخت هیچ اشکالی ندارد که یک نشانه را برای پشت در بالکن یا پشتی عقبی نصب کنید
[ترجمه گوگل]No-no 6 از محدوده پخت و پز خوب است که یک علامت برای قرار دادن درب بالکن یا پشت سر گذاشته شود

backstairs dealings

دادوستدهای توطئه‌آمیز


پیشنهاد کاربران

پنهانی


کلمات دیگر: