1. she didn't pause for breath until she reached the top floor
او برای نفس گرفتن مکث نکرد تا رسید به طبقه ی آخر.
2. give (someone) pause
دچار تردید کردن
3. after a long pause she said, "no!"
پس از یک مکث طولانی گفت ((نه !))
4. without a moment's pause
بدون لحظه ای درنگ
5. he dispatched the shishkebab without pause
او چلوکباب را بدون معطلی بالا داد.
6. he talked for two hours without a pause
او بدون وقفه دو ساعت حرف زد.
7. he works from dawn to dusk, nor does he pause for rest
او از سحرگاه تا غروب کار می کند و برای استراحت هم مکث نمی کند.
8. the continuation of the boxing match after a short pause
از سر گیری مشت بازی پس از مکث کوتاه
9. the fear of what might come after death gave hamlet pause
ترس از آنچه که بعد از مرگ خواهد آمد هاملت را به تردید انداخت.
10. Shall we take a pause here?
[ترجمه ترگمان]باید اینجا مکث کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما اینجا را ترک کنیم؟
11. He came to a pause in reading and then went on reading.
[ترجمه ترگمان]به خواندن ادامه داد و بعد به خواندن ادامه داد
[ترجمه گوگل]او در زمان خواندن مکث کرد و سپس خواندن را ادامه داد
12. We had to pause frequently for breath.
[ترجمه ترگمان]باید چندین بار مکث می کردیم تا نفسی تازه کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم برای نفس بطور غریزی متوقف کنیم
13. He made a short pause and then went on reading.
[ترجمه ترگمان]مکث کوتاهی کرد و بعد به خواندن ادامه داد
[ترجمه گوگل]او کوتاهی را انجام داد و سپس خواندن را ادامه داد
14. After a pause he continued his story.
[ترجمه ترگمان]پس از اندکی سکوت داستان خود را ادامه داد
[ترجمه گوگل]پس از یک مکث او داستان خود را ادامه داد
15. Government sources said there would be no prolonged pause in the war.
[ترجمه ترگمان]منابع دولتی گفتند که هیچ توقف طولانی در جنگ وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]منابع دولتی گفتند که در جنگ زیاد طولانی نخواهد بود
16. She read the whole text without a pause.
[ترجمه ترگمان]تمام متن را بدون مکث خواند
[ترجمه گوگل]او تمام متن را بدون مکث خواند
17. After a pause, she said 'Yes. '
[ترجمه ترگمان]پس از مکثی گفت: بله
[ترجمه گوگل]پس از یک مکث، او گفت: 'بله '
18. His words were followed by a pregnant pause.
[ترجمه ترگمان]کلمات او توسط یک مکث حامله به گوش رسید
[ترجمه گوگل]کلمات او با یک مکث بارداری دنبال شد
19. 'We need proof, sir. ' Another pause. Then, 'Very well. '.
[ترجمه ترگمان] ما مدرک لازم داریم، قربان یه وقفه دیگه پس، خیلی خوب
[ترجمه گوگل]'ما نیاز به اثبات، آقا مکث دیگری سپس، 'بسیار خوب است '