1. Everything was perfectly legal and aboveboard.
[ترجمه ترگمان]همه چیز کاملا قانونی و آشکار بود
[ترجمه گوگل]همه چیز کاملا قانونی و فوق العاده بود
2. He is dignified, and open and aboveboard.
[ترجمه ترگمان]او باوقار و علنی و علنی است
[ترجمه گوگل]او شرافتمندانه و باز و بالاتر از آن است
3. I think everything ought to be aboveboard.
[ترجمه ترگمان]به نظر من همه چیز باید آشکار باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم همه چیز باید بالاتر از حد باشد
4. Everything I do is aboveboard, everything I do is legit.
[ترجمه ترگمان]هر کاری که می کنم واضح و آشکار است، هر کاری که می کنم معتبر است
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که من انجام می دهم، بالاتر از حد است، هر کاری که انجام می دهم، قانونی است
5. Their actions are open and aboveboard.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های آن ها صریح و پوست کنده است
[ترجمه گوگل]اقدامات آنها باز و به سمت بالا است
6. He had been open and aboveboard, and there was nothing to fear.
[ترجمه ترگمان]او باز و آشکار بود و چیزی برای ترسیدن وجود نداشت
[ترجمه گوگل]او باز و بالا بود و هیچ چیز برای ترس وجود نداشت
7. Their business was open and aboveboard.
[ترجمه ترگمان]کار آن ها علنی و علنی بود
[ترجمه گوگل]کسب و کار آنها باز بود و از بالا
8. He was frank, open and aboveboard.
[ترجمه ترگمان]او رک و صریح و علنی بود
[ترجمه گوگل]او صادقانه بود، باز و بالا
9. We are aboveboard no matter what things we do, never keep It'secret.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که ما چه کارهایی انجام می دهیم، و هیچ وقت این راز را نگه نمی داریم
[ترجمه گوگل]ما مهمتر از همه آنچه که ما انجام می دهیم، هرگز آن را حفظ نکن
10. Perfect gentleman aboveboard reflect the sentiments meditations Huaiyuan ambitions!
[ترجمه ترگمان]عالی است، آقای محترم، نظرات sentiments و آرزوهای Huaiyuan را منعکس می کند!
[ترجمه گوگل]قهرمان کامل قله فوق العاده منعکس کننده آرزوها و آرزوهای جاه طلبی Huaiyuan است!
11. His part in the affair was quite aboveboard.
[ترجمه ترگمان]نقش او در این ماجرا کام لا علنی بود
[ترجمه گوگل]بخش او در این امر کاملا فوقالعاده بود
12. We should be aboveboard in all of our dealings.
[ترجمه ترگمان]ما باید همه of رو علنی کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید در تمام امور مربوط به ما بایستیم
13. These transactions are aboveboard.
[ترجمه ترگمان]این تراکنش ها aboveboard هستند
[ترجمه گوگل]این معاملات فوقالعاده است
14. His business dealings were aboveboard.
[ترجمه ترگمان]معاملات و معاملات او علنی بود
[ترجمه گوگل]معامله های تجاری او بالا بود
15. His part in the affair was quite open and aboveboard.
[ترجمه ترگمان]نقش او در این ماجرا کام لا علنی و آشکار بود
[ترجمه گوگل]بخش او در امور کاملا باز و از بالا بود
16. Don't worry; the deal was completely above board.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش معامله کاملا روی صفحه بود
[ترجمه گوگل]نگران نباش معامله به طور کامل بر روی هیئت مدیره بود
17. Everything that we're doing is all perfectly above board.
[ترجمه ترگمان]همه کارهایی که داریم می کنیم کاملا برتر از این است
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که ما انجام می دهیم، کاملا بالاتر از هیئت مدیره است
18. The deal was completely above board.
[ترجمه ترگمان]معامله کاملا روی صفحه شطرنج بود
[ترجمه گوگل]معامله به طور کامل بر روی هیئت مدیره بود
19. Be open and above board with me.
[ترجمه ترگمان]با من باز و بالاتر باشید
[ترجمه گوگل]باز و بالاتر از هیئت مدیره با من
20. The deal was completely open and above board.
[ترجمه ترگمان]این معامله کاملا باز و بالاتر بود
[ترجمه گوگل]معامله کاملا باز و بالاتر از هیئت مدیره بود
21. It was all quite above board - none too clean, but that's by the way.
[ترجمه ترگمان]خیلی بالاتر از آن بود - هیچ چیز تمیز نبود، اما به هر حال این طور است
[ترجمه گوگل]همه چیز کاملا بالا بود - هیچ کدام بیش از حد تمیز نیست، اما این راه است
22. Everything is above board except the strategy.
[ترجمه ترگمان]همه چیز به جز استراتژی برتر است
[ترجمه گوگل]همه چیز به جز استراتژی بالاتر است
23. And it's imperative that you play it all above board.
[ترجمه ترگمان]و واجب است که همه آن را روی صفحه نمایش اجر کنی
[ترجمه گوگل]و این ضروری است که شما آن را همه در بالای صفحه بازی کنید
24. It's all above board, Rosie.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر است رزی
[ترجمه گوگل]همه چیز فوق العاده است، Rosie
25. Peaks rising to be above board Yellow House, a panoramic view Liujiaxia county.
[ترجمه ترگمان]Peaks که قرار است بالاتر از خانه زرد، یک نمای panoramic از بخش Liujiaxia قرار داشته باشد، در حال طلوع است
[ترجمه گوگل]قله بلند می شود تا بالای هیئت مدیره زرد خانه، یک نمای پانورامیک Liujiaxia شهرستان
26. You must always remain open and above board.
[ترجمه ترگمان]تو همیشه باید باز و بالاتر از کشتی باقی بمونی
[ترجمه گوگل]شما همیشه باید باز و بالاتر از هیئت مدیره باقی بمانید
27. My business dealings are above board.
[ترجمه ترگمان]معاملات تجاری من بالاتر از هییت مدیره است
[ترجمه گوگل]معاملات کسب و کار من بالاتر از هیئت مدیره است
28. He has an above board character and is respected by everyone.
[ترجمه ترگمان]او شخصیت بالایی دارد و توسط همه مورد احترام است
[ترجمه گوگل]او شخصیت فوق العاده ای دارد و توسط همه مورد احترام است
29. You know that all was fair and above board.
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که همه چیز منصفانه و بالاتر از همه بود
[ترجمه گوگل]شما می دانید که همه عادلانه و بالاتر از هیئت مدیره بود