کلمه جو
صفحه اصلی

addressee


معنی : گیرندهء نامه
معانی دیگر : گیرنده ی نامه، مخاطب

انگلیسی به فارسی

مخاطب، گیرنده نامه


آدرس گیرنده، گیرندهء نامه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one to whom mail is addressed.

• one to whom something is addressed, sendee
the addressee of a letter or parcel is the person or company that it is addressed to.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] مخاطب، گیرنده ی نامه

مترادف و متضاد

گیرندهء نامه (اسم)
addressee

جملات نمونه

1. The speaker is conscious of the addressee, and the addressee is conscious of the speaker.
[ترجمه ترگمان]گوینده از مخاطب آگاه است و مخاطب از گوینده آگاه است
[ترجمه گوگل]سخنران از مخاطب آگاه است و مخاطب از سخنران آگاه است

2. Knowledge of his addressee constrains the analyst's expectations even further.
[ترجمه ترگمان]دانش مخاطب او انتظارات تحلیلگر را حتی بیشتر محدود می کند
[ترجمه گوگل]شناخت مخاطبانش حتی انتظارات تحلیلگر را نیز محدود می کند

3. They show disapproval of the addressee's views and may make the addressee feel bad about him/herself.
[ترجمه ترگمان]آن ها مخالفت مخاطب را نشان می دهند و ممکن است باعث شود که مخاطب احساس بدی نسبت به خود داشته باشد
[ترجمه گوگل]آنها نارضایتی از دیدگاه مخاطب را نشان می دهند و ممکن است مخاطب در مورد خود احساس بدی کند

4. The addressee is Titius, heir to a share of the testator's estate.
[ترجمه ترگمان]مخاطب Titius است، وارث یک سهم از ملک وراثت
[ترجمه گوگل]آدرس گیرنده Titius، وارث سهم اموال تسخیر کننده است

5. The telegram must give the addressee promptly.
[ترجمه ترگمان]این تلگراف باید به سرعت آن را به دست گیرنده برساند
[ترجمه گوگل]تلگراف باید بلافاصله به آدرس گیرنده ارسال کند

6. Therefore addressee subdivision is the fundamental premise for the success of program innovation.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، زیربخش مخاطب یک فرض اساسی برای موفقیت نوآوری برنامه است
[ترجمه گوگل]بنابراین ادغام آدرس دهی، فرض اساسی موفقیت برنامه نوآوری است

7. Original mail returned in the absence of the addressee.
[ترجمه ترگمان]نامه اصلی در غیاب مخاطب برگشت داده شد
[ترجمه گوگل]نامه اصلی در غیاب مخاطب برگشت گردید

8. This message is intended solely for the named addressee.
[ترجمه ترگمان]این پیغام تن ها برای مخاطب نام گذاری شده است
[ترجمه گوگل]این پیام صرفا برای مخاطب نامیده شده است

9. When delivering must have the addressee signature.
[ترجمه ترگمان]وقتی که باید امضای اون رو داشته باشی
[ترجمه گوگل]هنگام تحویل باید امضای آدرس گیرنده داشته باشد

10. It is intended solely for the addressee.
[ترجمه ترگمان]تن ها برای مخاطب در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]این فقط برای مخاطب در نظر گرفته شده است

11. Litigant documents shall be delivered directly to the addressee in person.
[ترجمه ترگمان]اسناد litigant باید مستقیما به مخاطب در فرد تحویل داده شوند
[ترجمه گوگل]اسناد متقابل باید مستقیما به فرد فرستاده شود

12. If you are not the named addressee you should not disseminate, distribute or copy this e - mail .
[ترجمه ترگمان]اگر شما مخاطب نامی نیستید، نباید این نامه الکترونیکی را منتشر، توزیع یا کپی کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما آدرس گیرنده نامیده نمی شود، نباید این ایمیل را برای انتشار، توزیع یا کپی کردن آن منتشر کنید

13. The addresser of the interrogative sentence asks the addressee about the information of when, where and how the action was done.
[ترجمه ترگمان]addresser جمله سوالی، مخاطب را در مورد اطلاعات زمانی که، کجا و چگونه این کار انجام شد، می پرسد
[ترجمه گوگل]آدرس گیرنده حکم تردد کننده به مخاطب در مورد اطلاعات مربوط به زمان، مکان و نحوه انجام عمل می پردازد

14. There are always referential alternatives possible to the speaker and addressee and to the observer in relation to any utterance.
[ترجمه ترگمان]همیشه راه های ارجاعی برای گوینده و مخاطب و ناظر در رابطه با هر حرف وجود دارد
[ترجمه گوگل]همیشه گزینه های ارجاعی برای سخنران و مخاطب و ناظر در ارتباط با هر سخنرانی وجود دارد

پیشنهاد کاربران

مخاطب

addressee ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: مخاطب 1
تعریف: شخص یا سامانه‏ای که پیام برایش ارسال می‏شود


کلمات دیگر: