1. to adhere to a principle
به عقیده ای وفادار ماندن
2. cement does not adhere well to glass
سیمان درست به شیشه نمی چسبد.
3. A smooth, dry surface helps the tiles adhere to the wall.
[ترجمه ترگمان]یک سطح صاف و خشک به کاشی ها کمک می کند که به دیوار چسبیده اند
[ترجمه گوگل]سطح صاف و خشک، باعث می شود که کاشی ها به دیواره ها برسد
4. All members of the association adhere to a strict code of practice.
[ترجمه ترگمان]همه اعضای این انجمن به اصول دقیق عمل پایبند هستند
[ترجمه گوگل]همه اعضای انجمن پیرو قوانین سختگیرانه هستند
5. Once in the bloodstream, the bacteria adhere to the surface of the red cells.
[ترجمه ترگمان]زمانی که در جریان خون، باکتری ها به سطح سلول های قرمز می چسبند
[ترجمه گوگل]هنگامی که در جریان خون قرار می گیرد، باکتری به سطح سلول های قرمز متصل می شود
6. Plain ordinary dream, we used the only adhere to the belief to support the dream.
[ترجمه ترگمان]ما از یک رویای عادی ساده استفاده کردیم و از این باور استفاده کردیم که از این رویا حمایت کنیم
[ترجمه گوگل]رویای عادی ساده، ما تنها از اعتقاد به حمایت از رویای استفاده کردیم
7. The eggs of these fish adhere to plant leaves.
[ترجمه foad bahmani] تخم این ماهی ها به برگ گیاهان می چسبد.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ این ماهی ها به برگ های گیاهان می چسبند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ این ماهی ها به برگ گیاهان پیوستند
8. The tiles may not adhere properly if you do not use the correct glue.
[ترجمه foad bahmani] اگر از چسب درست استفاده نکنید، کاشی ها به صورت مناسب نمی چسبند.
[ترجمه ترگمان]اگر از چسب درست استفاده نکنید کاشی ها ممکن است به درستی پایبند نباشند
[ترجمه گوگل]اگر از چسب صحیح استفاده نکنید، کاشی ممکن است درست نپوشانده نشود
9. Those who adhere to the principles of wisdom, have right attitudes, and true to their words and discharge their duties with responsibility are loved by people.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که به اصول عقل پایبند هستند، نگرش های درست دارند و به حرف های آن ها وفادار هستند و وظایف خود را با مسئولیت محدود می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که به اصول عقلانیت پیروی می کنند، نگرش های حقوقی دارند و به کلمات آنها احترام می گذارند و وظایف خود را با مسئولیت انجام می دهند، توسط مردم عاشق می شوند
10. He urged them to adhere to the values of Islam which defend the dignity of man.
[ترجمه ترگمان]او از آن ها خواست تا به ارزش های اسلام وفادار بمانند که از شان انسان دفاع می کنند
[ترجمه گوگل]او از آنها خواسته است که به ارزشهای اسلام پایبند باشند که از شأن انسان دفاع کنند
11. Glue will adhere the tiles to the wallboard.
[ترجمه ترگمان]چسب به کاشی های ضد آفتاب وفا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]چسب کاشی را به دیوارهای چوبی پیوند می دهد
12. How many people actually adhere to this view?
[ترجمه ترگمان]چند نفر در واقع به این دیدگاه پایبند هستند؟
[ترجمه گوگل]چگونه بسیاری از افراد به این دیدگاه پایبند هستند؟
13. Small particles adhere to the seed.
[ترجمه ترگمان]ذرات کوچک به دانه می چسبند
[ترجمه گوگل]ذرات کوچک به دانه میچسبند
14. We adhere to the principles of equal rights and freedom of expression for all.
[ترجمه ترگمان]ما به اصول حقوق برابر و آزادی بیان برای همه پایبند هستیم
[ترجمه گوگل]ما به اصول حقوق برابر و آزادی بیان برای همه پایبندیم
15. Abdominal tissues sometimes adhere after an operation.
[ترجمه ترگمان]برخی اوقات پس از یک عملیات، بافت Abdominal به هم متصل می شوند
[ترجمه گوگل]بافت های شکمی گاهی اوقات پس از یک عمل جفت می شوند