1. it always rains when the wind sits in the west
همیشه وقتی که باد از سمت غرب می وزد باران می آید.
2. it angered me no end
مرا بسیار خشمگین کرد.
3. it appears that mercury is lifeless
به نظر می رسد که در عطارد زندگی وجود ندارد.
4. it appears that she was right
به نظر می رسد که حق با او بود.
5. it beats me
نمی فهمم
6. it became hotter and hotter as the day progressed
هرچه از روز می گذشت هوا گرمتر می شد.
7. it began as a jest and ended in tragedy
با شوخی شروع شد و با اندوه پایان یافت.
8. it behooves us to be more careful
بایستی بیشتر دقت کنیم.
9. it behooves you to think for yourself
باید مستقلا فکر کنی.
10. it brings the tilted surface to a level
سطح مایل را افقی می کند.
11. it broke! how so?
شکست ! چطور؟
12. it came as no surprise to me
برایم شگفت انگیز نبود.
13. it caught my eye
توجه مرا جلب کرد.
14. it caused a junction between the two cultures
(آن) موجب پیوند آن دو فرهنگ شد.
15. it continued to rain
باران ادامه داشت.
16. it cost him his health
به قیمت سلامتی اش تمام شد
17. it cost me absolutely nix
اصلا برایم هیچ خرج نداشت.
18. it costs only a trifle
هزینه اش بسیار کم است.
19. it could be so
ممکن است چنین باشد
20. it crossed my mind that i first had to lock the door
به فکرم رسید که باید اول در را قفل کنم.
21. it depends on the availability of seats
منوط است به بودن جای نشستن
22. it depressed me to visit her tomb
رفتن به آرامگاه او مرا افسرده کرد.
23. it developed that neither of them had paid the rent
معلوم شد که هیچ کدام از آن دو کرایه را نپرداخته بود.
24. it did not take long before he regained his health
دیری نپایید که دوباره سالم شد.
25. it didn't happen of itself
آن خود به خود اتفاق نیافتاد.
26. it does no harm
ضرری ندارد.
27. it does not concern you
به شما مربوط نیست.
28. it doesn't matter
اهمیت ندارد.
29. it doesn't signify . . .
مهم نیست . . .
30. it drizzled all day
تمام روز باران نم نم می بارید.
31. it emerges that her past has not been so bright
چنین به نظر می رسد که گذشته ی او چندان درخشان نبوده است.
32. it exploded in a second
در یک آن منفجر شد.
33. it feels good to be home again
دوباره در موطن بودن خوب است.
34. it fell into the pool with a plump
با صدای تالاپ توی حوض افتاد.
35. it flew straight as an arrow
مانند پیکان،راست پرواز کرد.
36. it gained everyone's interest
توجه همه را جلب کرد.
37. it gives me great pleasure to have had the opportunity of meeting you
بسیار محظوظم که فرصت ملاقات شما را پیدا کرده ام.
38. it goes against my grain
با طینت من جور در نمی آید.
39. it goes without saying that you need a passport to go to france
البته برای سفر به فرانسه گذرنامه لازم است.
40. it got so that i could not tolerate him anymore
کار به جایی رسید که دیگر نمی توانستم او را تحمل کنم.
41. it grew colder as the day wore on
با گذشت روز هوا سردتر شد.
42. it handed them a laugh
آن موجب خنده ی آنها شد.
43. it happened at night
در هنگام شب اتفاق افتاد.
44. it happened even as i predicted
درست همان طور که پیش بینی کردم اتفاق افتاد.
45. it happened round four o'clock
حدود ساعت چهار رخ داد.
46. it happens every blessed morning
هر بامداد این اتفاق لعنتی روی می دهد.
47. it has a cheesy taste
مزه ی پنیر مانندی دارد.
48. it has a greasy feel
حالت چرب و لغزنده دارد.
49. it has been raining for days
چندین روز است که باران می آید.
50. it has no value at all
اصلا ارزشی ندارد.
51. it has sustained its reputation for a long time
مدتهاست که شهرت خود را حفظ کرده است.
52. it has yet to rain
هنوز باران نیامده است.
53. it hasn't rained for a long time and the fields are parched
مدت هاست باران نیامده و دشت ها خشک خشک هستند.
54. it hurts here
اینجا درد می کند.
55. it hurts to even think about it
حتی اندیشیدن درباره ی آن دردآور است.
56. it ill beseems him to . . .
برای او برازنده نیست که . . .
57. it imports little that we are early or late
دیر یا زود بودن ما چندان اهمیتی ندارد.
58. it irks me to see such waste
اسراف و تبذیر این جوری مرا رنج می دهد.
59. it is 20 kilometers from here to niassar
از اینجا تا نیاسر بیست کیلومتر است.
60. it is a bother to have to wait so long
این همه انتظار کشیدن ناراحت کننده است.
61. it is a common cold or diphtheria
یا سرماخوردگی است یا دیفتری
62. it is a commonplace that honey is sweet
پر واضح است که عسل شیرین است.
63. it is a crime to waste good food
حرام کردن خوراک خوب گناه دارد.
64. it is a day's journey by car
با ماشین این فاصله یک روزه طی می شود.
65. it is a favorite tradition of theirs
آن یکی از سنت های محبوب آنان است.
66. it is a good thing that we brought the umbrella
چه خوب شد که چتر را با خود آوردیم.
67. it is a matter that i cannot leave to anyone else's discretion
این چیزی است که من نمی توانم به داوری کسی دیگری واگذار کنم.
68. it is a nuisance that you live so faraway
مایه ی دردسر است که تو از ما این قدر دور زندگی می کنی.
69. it is a pity that we can't see each other more often
افسوس که نمی توانیم بیشتر همدیگر را ببینیم.
70. it is a real luxury to be able to travel where one pleases
واقعا نعمتی است که انسان بتواند هر کجا خواست سفر کند.