کلمه جو
صفحه اصلی

motored


موتوردار، موتوری، - موتوره، موتوره bimotored دو موتوره

انگلیسی به فارسی

موتوردار، موتوری، - موتوره


موتور، اتومبیل راندن


انگلیسی به انگلیسی

• powered by a motor

جملات نمونه

1. The foreign guests were motored to the guest house.
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی در خانه مهمان بودند
[ترجمه گوگل]مهمانان خارجی به خانه مهمان مجهز شدند

2. We motored over to Cambridge to see some friends.
[ترجمه ترگمان]ما به کمبریج رفتیم تا کمی از دوستان را ملاقات کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای دیدن برخی از دوستان به کمبریج رفتیم

3. We motored down to Oxford for the day.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر به آکسفورد رفتیم
[ترجمه گوگل]ما برای روز به موتور آکسفورد رفتیم

4. The foreign guests were motored from the airfield to the guest house.
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی از فرودگاه به سوی خانه مهمانان رفته بودند
[ترجمه گوگل]مهمانان خارجی از هواپیما به خانه مهمان مجهز شدند

5. The foreign guests were motored from the airfield to the hotel.
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی از فرودگاه کوچک به هتل منتقل شدند
[ترجمه گوگل]مهمانان خارجی از فرودگاه به فرودگاه متصل شدند

6. Shares have motored ahead as profits have risen.
[ترجمه ترگمان]بعد از طلوع آفتاب، باران شروع به باریدن کرده است
[ترجمه گوگل]سهام همچنان افزایش یافته است

7. We then motored rather quickly across to the bay and got the rods into action.
[ترجمه ترگمان]سپس به سرعت به سوی خلیج رفتیم و میله ها را در دست گرفتیم
[ترجمه گوگل]سپس ما به سرعت به سمت خلیج حرکت کردیم و میله ها را به عمل آوردیم

8. With epic nonchalance I motored north.
[ترجمه ترگمان]با بی اعتنایی به سمت شمال حرکت کردم
[ترجمه گوگل]با غرور حماسی، من به شمال حرکت کردم

9. They motored back down the hill across the cane-green meadows of Brandon Vale.
[ترجمه ترگمان]آن ها از تپه گذشتند و از روی چمن های سبز و سبز براندون ویل گذشتند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی تپه ها در مراتع سبز نهنگ سبز براندون ولی فرود می روند

10. In the morning, we motored along dirt tracks to the deserted ruins of Dainzu and Mitla.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، ما از کوره راه به سوی ویرانه های متروک of و Mitla رفتیم
[ترجمه گوگل]صبح، ما در امتداد آهنگ های خاکی به ویرانه های خالی از Dainzu و Mitla موتور

11. He motored from London to Brighton.
[ترجمه ترگمان]بعد از لندن به برایتون رفت
[ترجمه گوگل]او از لندن به برتون تکان داد

12. We motored there forthwith, and examined this wonder of the world from every angle.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله به آنجا رفتیم و این شگفتی جهان را از هر زاویه بررسی کردیم
[ترجمه گوگل]ما آن را بلافاصله موتور کردیم و این تعجب جهان را از هر زاویه بررسی کردیم

13. Restarting the engine, we motored downriver.
[ترجمه ترگمان]موتور اتومبیل را روشن کرد و به پایین سرازیر شدیم
[ترجمه گوگل]موتور را دوباره راه اندازی کردیم، ما در پایین رانندگی کردیم

14. I had motored down from Cheshire.
[ترجمه ترگمان]از چشایر در آمد
[ترجمه گوگل]من از چشایر دوری کردم

bimotored

دو موتوره



کلمات دیگر: