کلمه جو
صفحه اصلی

slugfest


(امریکا - عامیانه)، مشت بازی پر خشونت، درمسابقه مشت زنی مسابقه سنگین، مسابقه ای که دران ضربات سنگین رد وبدل میشود

انگلیسی به فارسی

(درمسابقه مشت زنی) مسابقه سنگین، مسابقه ای که دران ضربات سنگین رد وبدل می‌شود


اسلایدر، مسابقه سنگین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a fight or boxing match characterized by the exchange of many or heavy punches.

(2) تعریف: a baseball game in which each team has many hits and runs.

• heated fight in which there are many physical blows; game in which a lot of good hits are made (baseball slang)

مترادف و متضاد

fight


Synonyms: altercation, argument, battle, battle royal, bout, brawl, clash, conflict, dispute, dogfight, donnybrook, engagement, feud, fisticuffs, fracas, fray, free-for-all, melee, riot, ruckus, rumble, struggle, tussle, war


جملات نمونه

1. The race for senator has become a political slugfest.
[ترجمه ترگمان]رقابت برای سناتور تبدیل به حزبی سیاسی شده است
[ترجمه گوگل]مسابقه برای سناتور تبدیل به یک رقیب سیاسی شده است

2. This one is a genuine slugfest with plenty of tank batlles.
[ترجمه ترگمان]این یکی یک slugfest اصیل با مقدار زیادی مخزن مخزن است
[ترجمه گوگل]این یکی از اسلحه های واقعی است که دارای مقدار زیادی بطری های مخزن می باشد

3. If the enemy usually benefited from an am-bush, he was more likely to regret a proper slugfest.
[ترجمه ترگمان]اگر دشمن معمولا از بوته ای استفاده می کرد، به احتمال زیاد متاسف بود که از یک slugfest درست و حسابی پشیمان است
[ترجمه گوگل]اگر دشمن به طور معمول از بیدرنگ بهره مند شود، او احتمالا از یک شایستگی مناسب برخوردار است

4. He's a fast, powerful and explosive boxer, who's agile enough and crafty enough to outbox even the slickest men in the game, but strong enough to win a slugfest with its hardest hitters.
[ترجمه ترگمان]او یک بوکسور قوی و قوی و قوی است که به اندازه کافی زرنگ و زرنگ است که حتی مهم ترین نفری را که در این بازی شرکت کرده بود به دست آورد، اما به اندازه کافی قوی بود که بتواند با سخت ترین hitters بازی کند
[ترجمه گوگل]او یک بوکسور سریع، قدرتمند و انفجاری است که به اندازه کافی فشرده و به اندازه کافی پرطرفدار است که حتی حتی با ظرافت ترین مردان در این بازی، حتی به اندازه کافی قوی است تا بتواند برنده ی یک مسابقه ی شلاق با سخت ترین بازیکنانش شود

5. A separate showdown is also under way: a high-stakes slugfest pitting euro zone leaders and their competing visions of the currency union against each other.
[ترجمه ترگمان]رقابت نهایی نیز در حال انجام است: رقابت شدید بین رهبران منطقه یورو و رویاهای رقیب از اتحاد واحد پول در مقابل یکدیگر
[ترجمه گوگل]یک پیروزی جداگانه نیز رهبران منطقه یورو و رهبران رقابت کننده اتحادیه ارز در برابر یکدیگر قرار دارند

6. By that standard, AARP may be outmuscled only by the White House in the slugfest over restructuring Social Security.
[ترجمه ترگمان]با این استاندارد، AARP ممکن است تنها توسط کاخ سفید در the در مورد بازسازی امنیت اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با این استاندارد، AARP ممکن است تنها توسط کاخ سفید در لایحه ای که در مورد بازسازی سوسیال سکیوریتی وجود دارد، برکنار شود

7. The annual Oxford-Cambridge Boat Race is much the same: a slugfest between predominantly non-British mercenaries.
[ترجمه ترگمان]مسابقه قایقرانی سالانه آکسفورد - کمبریج هم چنین است: a بین مزدوران انگلیسی و غیر بریتانیایی
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی آکسفورد-کمبریج سالانه بسیار شبیه به مسابقات بین مزدوران غالب بریتانیایی است

8. Like most everybody else, he'd just like to see a good ol' fashioned slugfest with skill and courage displayed by the combatants.
[ترجمه ترگمان]مثل اکثر مردم، او فقط دوست داشت که با مهارت و شجاعت، با شجاعت و شجاعت به نمایش بگذارد
[ترجمه گوگل]مثل همه ی دیگر، او فقط می خواهد یک اسلحه ی خوب مدرن را با مهارت و شجاعت مبارزان نشان دهد


کلمات دیگر: