کلمه جو
صفحه اصلی

iota


معنی : ذره، نقطه، ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی
معانی دیگر : مقدار بسیار کم، سرسوزن، (نام نهمین حرف الفبای یونانی) آیوتا

انگلیسی به فارسی

خیلی کوچک مثل نقطه یا ذره


ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی


iota، ذره، ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی، نقطه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the name of the ninth letter of the Greek alphabet.

(2) تعریف: an extremely small amount.
مشابه: bit, crumb, grain, jot, lick, modicum, particle, shred

- He has barely an iota of common sense.
[ترجمه ترگمان] اون به سختی یه ذره عقل سلیم داره
[ترجمه گوگل] او به سختی یک عقل از حس مشترک است

• tiny amount, bit, particle; ninth letter of the greek alphabet
you can refer to an extremely small amount of something as an iota.

مترادف و متضاد

Antonyms: lot


ذره (اسم)
ace, particle, bit, whit, speck, grain, jot, quantum, atomy, minim, nip, iota, shred, mammock, fraction, dust, stiver, corpuscle, flyspeck, vestige, frustum, groat, little bit, little part, scruple, tittle

نقطه (اسم)
stop, ace, speck, point, spot, dot, part, jot, period, mark, prick, mote, minim, iota, plot, fleck, full stop, splotch, punctation, speckle, tittle

ایوتا (اسم)
iota

حرف نهم الفبای یونانی (اسم)
iota

small bit


Synonyms: atom, crumb, grain, hint, infinitesimal, jot, mite, molecule, nucleus, ounce, particle, ray, scintilla, scrap, smidgen, speck, trace, whit


جملات نمونه

1. she didn't show an iota of compassion!
ذره ای مروت نشان نداد!

2. He's never shown an iota of interest in any kind of work.
[ترجمه ترگمان]او هیچ وقت ذره ای از علاقه ای به هیچ نوع کار نشان نداده است
[ترجمه گوگل]او هرگز نشان نداده است که علاقه ای به هر گونه کار دارد

3. There is not an iota of truth in his story.
[ترجمه ترگمان]در داستان او ذره ای از حقیقت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در داستان او هیچ حقیقتی از حقیقت وجود ندارد

4. There is not an iota of truth in his remarks.
[ترجمه ترگمان]در اظهارات او ذره ای از حقیقت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در سخنان او هیچ حقیقتی از حقیقت وجود ندارد

5. Our credit standards haven't changed one iota.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای ما یک ذره تغییر نکرده است
[ترجمه گوگل]استانداردهای اعتباری خود را تغییر نداده است

6. I haven't seen one iota of evidence to support his claim.
[ترجمه ترگمان]من یه سری مدارک ندیدم که از ادعای اون حمایت کنه
[ترجمه گوگل]من یک شواهد را برای حمایت از ادعای او ندیده ام

7. I don't think that would help one iota.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم کمکی بکنه
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که به یک iota کمک کند

8. There is not one iota of truth in the story.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از حقیقت در این داستان وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در داستان هیچ یک از حقیقت وجود ندارد

9. Nothing she said seemed to make an iota of difference.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به نظر نمی رسید که ذره ای تفاوت ایجاد کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد چیزی که او گفت به نظر می رسد از تفاوت است

10. No piecemeal liberal reform will make one iota of difference.
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه اصلاحات تدریجی و تدریجی یک ذره ای از اختلاف را به وجود نخواهد آورد
[ترجمه گوگل]اصلاحات لیبرال متوازن هیچ تفاوتی را ایجاد نمی کند

11. We have heard not one iota of evidence or heard any defense the suspect may have in this case.
[ترجمه ترگمان]ما حتی یک تکه از شواهد را شنیده ایم و یا هر گونه دفاعی را که ممکن است در این مورد داشته باشد نشنیده ایم
[ترجمه گوگل]ما هیچ شواهدی از شواهدی را شنیده ایم و هیچگونه دفاعی را که مظنون ممکن است در این مورد داشته باشد شنیده ایم

12. Didn't change their pace one iota.
[ترجمه ترگمان]سرعت شان را یک ذره تغییر نداد
[ترجمه گوگل]سرعت خود را تغییر ندادند

13. There is not an iota of evidence that such standardised testing has improved education anywhere in the world.
[ترجمه ترگمان]حتی ذره ای از شواهدی وجود ندارد که چنین آزمون استاندارد، آموزش را در هر جایی در جهان بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود ندارد که چنین تست استاندارد شده آموزش بهتر در هر جای دنیا را بهبود بخشد

14. There is not an iota of truth in the story.
[ترجمه ترگمان]در این داستان ذره ای از حقیقت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در حقیقت داستان حقیقی در حقیقت وجود ندارد

15. There's not an iota of truth in his story.
[ترجمه ترگمان]در داستان او ذره ای از حقیقت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در داستان او هیچ حقیقتی از حقیقت وجود ندارد

she didn't show an iota of compassion!

ذره‌ای مروت نشان نداد!


There is not an iota of truth in his story.

ذره‌ای حقیقت در داستان او وجود ندارد.


پیشنهاد کاربران

Just give me a tiny iota of evidence
فقط یک ذره از شواهد بهم ارائه بده


کلمات دیگر: