کلمه جو
صفحه اصلی

shrubbery


معنی : بوته زار، درختچه زار
معانی دیگر : بوته زار، درختچه زار

انگلیسی به فارسی

بوته زار، درختچه زار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: shrubberies
(1) تعریف: a group, a planting, or an expanse of shrubs.
مشابه: bush

(2) تعریف: shrubs collectively.
مشابه: bush

• group of shrubs planted together; area where a number of shrubs have been planted
you can refer to a lot of shrubs or to shrubs in general as shrubbery.
in a garden, a shrubbery is an area where there are a lot of shrubs.

مترادف و متضاد

بوته زار (اسم)
shrubbery, spinney

درختچه زار (اسم)
shrubbery

جملات نمونه

1. The shrubbery has been swamped out by us.
[ترجمه ترگمان]بوته زار با ما شلوغ شده
[ترجمه گوگل]این درختچه توسط ما غرق شده است

2. She pushed through the shrubbery and glimpsed part of a bright blue coat.
[ترجمه ترگمان]در بوته زار قدم زد و بخشی از کت آبی روشن را دید
[ترجمه گوگل]او از طریق درختچه نفوذ کرد و قسمت کوچکی از کت آبی روشن را دید

3. A neat lawn surrounded by rows of shrubbery hugged the base of the red-brick building.
[ترجمه ترگمان]یک چمن زار تمیز با ردیف های کوتاه از بوته زار، پایه ساختمان آجری قرمز را در آغوش گرفته بود
[ترجمه گوگل]یک چمن شسته شده توسط ردیف درختچه احاطه شده از پایه ساختمان آجر قرمز

4. The shrubbery gave way to a patch of sycamore trees.
[ترجمه ترگمان]بوته زار به یک تکه درخت چنار تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]این درختچه به پچ درختان سیکومورس راه یافت

5. Often, for shrubbery to thrive, it first had to be hacked to the ground.
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات، برای پیدا کردن بوته زار، اولین بار باید به زمین نفوذ می کرد
[ترجمه گوگل]اغلب، برای کاشت کریسمس برای رشد، ابتدا باید به زمین هک شود

6. Singed shrubbery rose from pastures that appeared like black velvet.
[ترجمه ترگمان]بوته های خار بوته های خار که مثل مخمل سیاه به نظر می رسیدند از pastures برمی خاست
[ترجمه گوگل]درخت کریسمس آویزان شده از مراتع که مانند مخمل سیاه ظاهر شد

7. The gardener clipped the shrubbery.
[ترجمه ترگمان]باغبان در بوته زار قدم می زد
[ترجمه گوگل]باغبان باغچه را قطع کرد

8. She pulled through the clutching shrubbery and skimmed back up the steps, realizing she was leaving footprints of damp earth.
[ترجمه ترگمان]او از میان بوته زار بیرون آمد و از پله ها بالا رفت، متوجه شد که او جای پای خاک خیس را می گذارد
[ترجمه گوگل]او از طریق بوته زار محکم کشیده و تماس خامه تا مراحل، متوجه او ترک رد پا از زمین مرطوب

9. She didn't see the figure lurking behind the shrubbery until it had stepped out and was almost on top of her.
[ترجمه ترگمان]او متوجه نبود که پشت بوته پنهان شده است، تا اینکه بیرون آمد و تقریبا بالای سرش بود
[ترجمه گوگل]او نمیدانست که چهره ای که در پشت درختچه قرار دارد، تا زمانی که گام برداشت و تقریبا در بالای او بود

10. Mono Lake's tall grasses and shrubbery are shown growing along the bottom of this tufa formation.
[ترجمه ترگمان]علف های بلند لیک غیر تک رنگ و بوته زار در طول این شکل گیری tufa رشد نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]چمن های بلند و درختچه های مونو دریاچه در طول این شکل شکل گیری توفاها رشد می کنند

11. As the Obamas walked behind shrubbery and out of sight, the unscripted moment left reporters guessing where they were going.
[ترجمه ترگمان]همچنان که the پشت بوته زار قدم می زدند و از نظر ناپدید می شدند، لحظه ای unscripted را ترک نگفت و حدس زد که آن ها کجا می روند
[ترجمه گوگل]همانطور که ​​اوباما در پشت کاکا کوچک و دور از چشم بود، لحظه نامعقول خبرنگاران را که حدس زده بودند جایی که می رفتند، از دست دادند

12. April 200 Anning, Yunnan, The thick shrubbery was deadly silent after the fire.
[ترجمه ترگمان]دویست آوریل anning، Yunnan، بوته زار کلفت خاموش پس از آتش خاموش بود
[ترجمه گوگل]آوریل 200 Anning، یوننان، درختچه ضخیم بعد از آتش خاموش مرگبار شد

13. The men hacked away very little shrubbery.
[ترجمه ترگمان]مردها بوته زار بسیار کوچک را کنده بودند
[ترجمه گوگل]مردان دست و پا زدن بسیار کوچک را هک کردند

14. In the shrubbery creamy white varnishes the street light, is dodging the spooky light.
[ترجمه ترگمان]در بوته زار کرم رنگ در نور خیابان، از نور شبح وار طفره می رفت
[ترجمه گوگل]در فضای سبز کریت سفید رنگ چراغ خیابان، dodging نور شبح وار است

پیشنهاد کاربران

Small bushes


کلمات دیگر: