کلمه جو
صفحه اصلی

inurn


معنی : بخاک سپردن، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن
معانی دیگر : (خاکستر شخص مرده را) در کوزه ریختن، در بستو ریختن، در ظرف نگاه داشتن بازگشت شود به urn

انگلیسی به فارسی

در ظرف نگاه داشتن، در خاکدان ریختن، به خاک سپردن


انورن، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن


انگلیسی به انگلیسی

• place ashes in an urn; put in an urn; inter, bury, put in a grave

مترادف و متضاد

بخاک سپردن (فعل)
bury, inhume, inurn, plow under

در ظرف نگاهداشتن (فعل)
inurn

در خاکدان ریختن (فعل)
inurn


کلمات دیگر: