کلمه جو
صفحه اصلی

fuggy


معنی : متعفن، بد بو
معانی دیگر : متعفن، بدبو

انگلیسی به فارسی

متعفن، بدبو


fuggy، متعفن، بد بو


انگلیسی به انگلیسی

• suffocating; rotten, rancid

مترادف و متضاد

متعفن (صفت)
fetid, odorous, smelly, rancid, stinking, putrid, fuggy, mephitic

بد بو (صفت)
fetid, sticky, unsavory, smelly, odoriferous, gamy, frowsy, reeky, noisome, stinking, funky, stinky, malodorous, frowzy, fuggy, gamey, mephitic

جملات نمونه

1. In fuggy summer, the wind from the worn proof brings a bit of cool here.
[ترجمه ترگمان]در تابستان fuggy، باد ناشی از این دلیل فرسوده، کمی خنک می شود
[ترجمه گوگل]در تابستان fuggy، باد از اثبات فرسوده، کمی جالب در اینجا به ارمغان می آورد

2. In fuggy summer, isolation gives a peaceful, cool and refreshing a haven of peace, experience languid is lazy dinkum ego is loosened.
[ترجمه ترگمان]در تابستان fuggy، انزوا، آرامش، خنک کنندگی و تازه کردن یک مامن صلح را ایجاد می کند، تجربه ای که سست و تنبل است سست و سست می شود
[ترجمه گوگل]در تابستان قورباغه، انزوا به آرامی صلح آمیز، سرد و طراوت می دهد، تجربه آرام است، نفس نفس نفس نفس نفس می کشد

3. In this fuggy and dull summer, in the summer that nowhere is not in this beautiful buttock, also come together spring scenery of brimless of play knife and fork, watch the secret of star and bikini.
[ترجمه ترگمان]در تابستان و تابستان خسته کننده، در تابستان که هیچ جا در این buttock زیبا نیست، هم چنین منظره فنری of و چنگال را کنار هم قرار دهید تا راز ستاره و بیکینی خود را تماشا کنید
[ترجمه گوگل]در تابستان که در این تابستان نازک و خسته کننده نیست، در تابستان جایی که در این گربه زیبا وجود ندارد، همچنین می توانید به مناظر بهاری از چاقو و چنگال بازی بروید، راز راز ستاره و بیکینی را تماشا کنید

4. To overcome damp and fuggy environment, use HMR height moistureproof board reach high density beaverboard, can rise fall lower margin, with European nicety woodworker is machined and become.
[ترجمه ترگمان]برای غلبه بر محیط مرطوب و fuggy، استفاده از تخته moistureproof ارتفاع HMR با چگالی بالا می تواند باعث کاهش حاشیه پایین تر شود و woodworker با nicety اروپایی ماشین کاری شده و تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]برای غلبه بر محیط مرطوب و خمیده، از HMR استفاده کنید هیئت مدیره مقاوم در برابر رطوبت با تراکم بالا، می تواند حاشیه های پایین تر را از بین ببرد

5. Some people are introvert, exceedingly is fuggy, disposition is eccentric, suspicious much Lv.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد درون گرا، بی اندازه is، گرایش عجیب و غریب و مشکوک هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد درون زا هستند، بیش از حد قورباغه هستند، تخریب غیر عادی، مشکوک خیلی زود است

6. Because nervous, fuggy, be agitated and make extensive of pieces of whole face red this kind of case is more clear and quicken grease to secrete, form whelk more easily.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که عصبی، عصبی، آشفته، آشفته، و تکه های کامل صورت را قرمز می کند، این نوع پرونده بیشتر روشن و تند است تا ترشح کند، به راحتی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که عصب، قورباغه، تحریک شده و از قطعات قرمز صورت کامل تشکیل شده است، این نوع چهره واضح تر است و گریس را برای ترشح شدن سریع تر می کند، به راحتی شستشو می دهد

7. He's trying to clear a drain when he slipped and fell into 70 gallons of the fuggy goo .
[ترجمه ترگمان]او سعی می کند فاضلاب را خالی کند، وقتی که لیز می خورد و در ۷۰ gallons چسبناک the فرو می رود
[ترجمه گوگل]او در حال تلاش برای پاک کردن تخلیه است که او به تدریج فرو میرود و به 70 گالن گنگ فرو میریزد

8. Because taxi environment contains sex of very big challenge, the problem such as damp, fuggy, concussion, all ask somewhat to the technical content of screen.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که محیط تاکسی شامل رابطه جنسی بسیار بزرگ است، مشکل مانند مرطوب بودن، ضربه مغزی، ضربه مغزی، همه چیز تا حدی به محتوای فنی صفحه مربوط می شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که محیط تاکسی شامل جنس چالش بسیار بزرگی است، مشکل مانند رطوبت، فوجی، ضربه محکم و ناگهانی، همه تا حدودی به محتوای فنی صفحه نمایش

9. Often quarrel because of the bagatelle of a few trifles and person sometimes or be born fuggy, human relation is done very tensely.
[ترجمه ترگمان]اغلب با هم جر و بحث می کنند، چون بعضی وقت ها یک نفر آدم و یک نفر آدم را به دنیا می آورد و یا fuggy به دنیا می آورد، رابطه انسانی با نگرانی تمام می شود
[ترجمه گوگل]اغلب نزاع ها به دلیل قاچاق چند چیز و شخص گاهی اوقات یا به دنیا می آید fuggy، رابطه انسان به شدت انجام می شود

10. Sad when how does ability abreact in the heart fuggy?
[ترجمه ترگمان]چه زمانی این توانایی در قلب fuggy وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]غم انگیز است که چگونه توانایی در قلب قلب شکسته می شود؟


کلمات دیگر: