کلمه جو
صفحه اصلی

mudguard


معنی : گلگیر
معانی دیگر : (قدیمی) گلگیر (امروزه: fender)، گلگیر

انگلیسی به فارسی

گلگیر


گارد محافظ، گلگیر


انگلیسی به انگلیسی

• (british) fender, device which protects a car against mud and dirt
the mudguards on a bicycle or other vehicle are the metal or plastic parts above the tyres, which stop the rider or vehicle from being splashed with mud.

مترادف و متضاد

گلگیر (اسم)
fender, mudguard, splash guard

جملات نمونه

1. the mudguard of the bicycle was rattling
گلگیر دوچرخه تلق تلق می کرد.

2. the car's mudguard was dented in a few places
گلگیر ماشین در چند جا فرورفتگی پیدا کرد.

3. the rattle of my bicycle's mudguard
تق تق گلگیر دوچرخه ی من

4. the tire rubs against the mudguard
تایر به گلگیر می گیرد.

5. The wheel's rubbing on the mudguard.
[ترجمه ترگمان]چرخ ها روی the وول می خورند
[ترجمه گوگل]چرخ بر روی گارد محافظ است

6. The wheel was rubbing on the mudguard.
[ترجمه ترگمان]چرخ ها روی the مالیده شده بودند
[ترجمه گوگل]چرخ برروی گارد محافظ بود

7. The wheel is rubbing on the mudguard.
[ترجمه ترگمان]چرخ به the می مالد
[ترجمه گوگل]چرخ برروی گارد محافظ است

8. He noticed the blood on the mudguard of Mr Browning's Renault 25 the day after his arrival.
[ترجمه ترگمان]او روز بعد از ورود او متوجه خون روی the رنو شده بود
[ترجمه گوگل]او متوجه شد خون در گلگیر رنو 25، آقای براونینگ روز بعد از ورود او

9. The basic prescription and its characteristic of plastic mudguard for automobiles areintroduced.
[ترجمه ترگمان]نسخه اصلی و مشخصه آن of پلاستیکی برای خودرو areintroduced است
[ترجمه گوگل]نسخه اولیه و مشخصه آن برای گلگیرهای پلاستیکی برای خودرو معرفی می شوند

10. On the exhaust side, stainless steel piping was run to a large lorry exhaust on one mudguard.
[ترجمه ترگمان]در طرف اگزوز، لوله های فولادی ضد زنگ به سوی یک کامیون بزرگ کامیون در حال حرکت بودند
[ترجمه گوگل]در قسمت اگزوز، لوله های فولادی ضد زنگ به یک اگزوز وسیله نقلیه بزرگ بر روی یک گارد محافظ اجرا شد

11. Bullets were passing quite close overhead, and one ricocheted off a front mudguard.
[ترجمه ترگمان]گلوله ها از بالای سرشان می گذشت و یکی از a front کرد
[ترجمه گوگل]گلوله ها از سر بالایی برخوردار بودند و یکی از گلگیر های جلو را ریکوچ کرد

12. They also feature three water bottle holders, a large wheelbase, and mudguard mounts, and a frame that fits the wider tires perfectly.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین سه دارنده بطری آب، یک wheelbase بزرگ، و mudguard بالا و یک کادر که با لاستیک های پهن تر به طور کامل متناسب است را مشخص می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین دارای سه دارندگان بطری آب، یک محور بزرگ دوچرخه و گلگیر و یک چارچوب مناسب برای تایرهای وسیع تر است

13. Euro auto parts, for example auto lamp, bumper, auto body parts, support, mudguard. . . . . .
[ترجمه ترگمان]قطعات خودرو یورو، برای مثال لامپ اتوماتیک، قطعات بدنه خودرو، پشتیبانی، mudguard
[ترجمه گوگل]قطعات خودرو یورو، به عنوان مثال لامپ خودرو، سپر، قطعات خودرو، پشتیبانی، گلگیر

14. Auto body parts mainly include covers of the engine and chassis, parts of cab and body, such as mudguard, roof, car door panel, engine cover, radiator cover and trunk cover.
[ترجمه ترگمان]قسمت های بدنه خودرو به طور عمده شامل پوشش موتور و شاسی، بخش های تاکسی و بدنه، مانند mudguard، سقف، قاب در ماشین، پوشش موتور، روکش رادیاتور و پوشش تنه می باشد
[ترجمه گوگل]قطعات بدنه خودرو به طور عمده عبارتند از پوشش موتور و شاسی، قطعات کابین و بدن، مانند گلگیر، سقف، پانل درب ماشین، پوشش موتور، پوشش رادیاتور و پوشش تنه


کلمات دیگر: