کلمه جو
صفحه اصلی

roundel


معنی : هلال، دایره، صفحه کوچک و کروی شکل
معانی دیگر : (در اصل) گرد، مدور، هر چیز زینتی مدور، پنجره ی گرد، شیشه ی گرد (پنجره)، (قدیمی) رجوع شود به: rondeau، roundle هلال

انگلیسی به فارسی

( roundle ) هلال، صفحه کوچک و کروی شکل، دایره


گردن، هلال، دایره، صفحه کوچک و کروی شکل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: something round or circular.
مشابه: circle, round

(2) تعریف: a round decorative plate, panel, recess, or the like.

(3) تعریف: a small circular window or piece of stained glass.

مترادف و متضاد

هلال (اسم)
arc, meniscus, lunule, roundel

دایره (اسم)
section, field, rhomb, circle, sphere, domain, roundel, department, tambourine, bureau, disk, disc, compass, rondel

صفحه کوچک و کروی شکل (اسم)
roundel

جملات نمونه

1. Number three has a quite different style of roundel and, to me it looks as if the tail stripe colours are reversed!
[ترجمه ترگمان]شماره سه سبک کاملا متفاوتی دارد و برای من مثل این است که رنگ راه راه رنگ برعکس شده باشد!
[ترجمه گوگل]شماره سه یک سبک کاملا متفاوت از Roundel دارد و به نظر می رسد که رنگ های نوار دم برگردانده شده اند!

2. Number five appears to have a very strange roundel.
[ترجمه ترگمان]شماره پنج به نظر خیلی عجیب می رسد
[ترجمه گوگل]شماره پنج به نظر می رسد یک گردان بسیار عجیب و غریب است

3. These figures are in the central roundel, while active seabeasts occupy the semi-roundels.
[ترجمه ترگمان]این شکل ها در مرکز roundel هستند در حالی که seabeasts فعال، نیمه - را اشغال می کنند
[ترجمه گوگل]این ارقام در محور مرکزی قرار دارند، در حالیکه ساکنان فعال، نیمه گرد را اشغال می کنند

4. The "Roundel" – symbol of the "Tube, " London's famed Underground, the world's oldest subway system — is one of the most recognized logos in the world, and it's celebrated its 100 birthday.
[ترجمه ترگمان]\"roundel\" - که نماد \"مترو\" است، متروی لندن معروف، قدیمی ترین سیستم مترو، یکی از the logos جهان است، و روز ۱۰۰ سالگی اش را جشن گرفت
[ترجمه گوگل]'Roundel' - نماد Tube، Underground مشهور لندن، قدیمی ترین سیستم مترو در جهان - یکی از مشهورترین آرم ها در جهان است و 100 روز تولد آن جشن گرفته می شود

5. On this roundel Antoninus Pius is in the middle background, while Antinous is holding a horse on the extreme right.
[ترجمه ترگمان]در این تصویر، آنتونینوس پیوس در طبقه متوسط قرار دارد، در حالی که کافران یک اسب را در سمت راست نگه می دارند
[ترجمه گوگل]در آن دوران، آنتونیون پیاوس در پس زمینه میانه قرار دارد، در حالی که Antinous یک اسب را در راستای شدید نگه می دارد

6. The women occupying the lower half of the roundel must therefore be the legendary beautiful inhabitants of the world of the nagas .
[ترجمه ترگمان]این زنان که نیمی از the را اشغال کرده اند، باید به عنوان ساکنان زیبای افسانه ای جهان the باشند
[ترجمه گوگل]بنابراین زنانی که نیمه پایینی از گردن را اشغال می کنند، باید ساکنان زیبای افسانه ای جهان نگها باشند

7. The master touches the roundel while he whispers something in an unknown tongue.
[ترجمه ترگمان]استاد در حالی که چیزی را با زبان ناشناخته زمزمه می کند، آن را لمس می کند
[ترجمه گوگل]استاد در حالی که چیزی را در یک زبان ناشناخته می خواند، دست به دست می دهد

8. The roundel was a nod to Karl Rapp's original company.
[ترجمه ترگمان]The به شرکت اصلی کارل راپ جواب داد
[ترجمه گوگل]گردن یک شرکت اصلی کارل راپ بود

9. A hare squats amongst foliage, in a scene which is enclosed by a roundel supported by two conventionally interlaced guilloche squares.
[ترجمه ترگمان]خرگوش در میان شاخ و برگ ها چمباتمه می زند، در صحنه ای که توسط a که توسط دو مربع به طور مرسوم به هم بافته شده اند محصور شده است
[ترجمه گوگل]یک شاخه در میان شاخ و برگ، در یک صحنه که توسط یک حلقه پشتیبانی شده توسط دو مربع گویچو به طور معمول interlaced محصور شده است

10. Indeed, it shares with it some elements of decoration, e. g. a band of wavecrest pattern around the central roundel.
[ترجمه ترگمان]در واقع، آن با آن برخی عناصر تزیین را به اشتراک می گذارد گرم یک گروه از الگوی wavecrest در اطراف the مرکزی
[ترجمه گوگل]در واقع، آن را با برخی از عناصر دکوراسیون، به اشتراک گذاری g یک باند از الگوی wavecrest در اطراف circle مرکزی

11. Above her, Cupid is aiming one of his arrows of love at the Three Graces, who are elegantly dancing a roundel.
[ترجمه ترگمان]بالاتر از او، Cupid یکی از arrows عشق at را نشان می دهد که به طرز زیبایی در حال رقص a
[ترجمه گوگل]در بالای سر او، کوپید به دنبال یکی از فلش های عشق خود را در سه گراس، که elegantly رقص roundel


کلمات دیگر: