کلمه جو
صفحه اصلی

shutterbug


معنی : عاشق عکاسی
معانی دیگر : علاقمند به عکاسی، کرم عکاسی

انگلیسی به فارسی

عاشق عکاسی


shutterbug، عاشق عکاسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an avid amateur photographer.

• enthusiastic amateur photographer

مترادف و متضاد

عاشق عکاسی (اسم)
shutterbug

جملات نمونه

1. If you're a real shutterbug, photos can consume significant amounts of data.
[ترجمه ترگمان]اگر یک shutterbug واقعی هستید، عکس ها می توانند مقادیر قابل توجهی از داده ها را مصرف کنند
[ترجمه گوگل]اگر شما شاتربگ واقعی هستید، عکس ها می توانند مقادیر قابل توجهی از داده ها را مصرف کنند

2. Me, a new shutterbug. Pls give advice on my pics.
[ترجمه ترگمان]من، یه عکاس جدید Pls رو روی عکس های من راهنمایی کن
[ترجمه گوگل]من، یک شورتبرگ جدید Pls مشاوره ای در مورد عکس های من ارائه می دهد

3. A shutterbug pursues photography as a hobby.
[ترجمه ترگمان]shutterbug به دنبال عکاسی به عنوان یک سرگرمی است
[ترجمه گوگل]یک شاتراگو عکاسی را به عنوان یک سرگرمی دنبال می کند

4. He's always been something of a shutterbug.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه جورایی عاشق shutterbug
[ترجمه گوگل]او همیشه چیزی شبیه به شاتراگ است

5. George Schaub, Editor, Shutterbug Magazine.
[ترجمه ترگمان]مجله \"جورج Schaub\"، سردبیر مجله shutterbug
[ترجمه گوگل]جورج شاف، سردبیر، مجله شاتربوگ

6. Armistice Day, 196 in Paris, photographed by William Klein, from "The Shutterbug," in the issue of May 2 200
[ترجمه ترگمان]روز آتش بس، ۱۹۶ نفر در پاریس، عکس گرفته شده توسط ویلیام کلاین، از \"The shutterbug\"، در مساله ۲ می ۲۰۰
[ترجمه گوگل]روز قیامت، 196 در پاریس، توسط ویلیام کلین، از 'The Shutterbug'، در تاریخ 2 مه 200


کلمات دیگر: