کلمه جو
صفحه اصلی

miser


معنی : خسیس، ادم خسیس
معانی دیگر : زفت، ژکور، گنج اندوز، دنیا دوست، تنگ چشم، مال اندوز، زراندوز، زرپرست، مال دوست، گنج آگن

انگلیسی به فارسی

آدم خسیس


خسیس، ادم خسیس


انگلیسی به انگلیسی

• person who is overly frugal, penny pincher, cheapskate, scrooge, one who is stingy with money and is miserable
a miser is a person who enjoys saving money and hates spending it; used showing disapproval.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] مته لوله ای

مترادف و متضاد

خسیس (اسم)
clam, miser, moneybags, skinflint, tightwad, curmudgeon

ادم خسیس (اسم)
miser, curmudgeon, niggard, save-all

person who hoards money, possessions


Synonyms: cheapskate, churl, harpy, hoarder, moneygrubber, penny-pincher, pinchfist, pinchpenny, Scrooge, stiff, tightwad


Antonyms: spender, spendthrift, waster, wastrel


جملات نمونه

1. the miser starved his children and hoarded money
آن خسیس بچه های خود را گرسنگی می داد و پول تلنبار می کرد.

2. you can't pry money out of a miser
از خسیس با منقاش هم نمی شود پول در کشید.

3. The poor man wants much, the miser everything.
[ترجمه ترگمان]مرد بیچاره همه چیز را می خواهد، همه چیز خسیس است
[ترجمه گوگل]مرد فقیر می خواهد بسیار، همه چیز باطل

4. The money the miser hoards will do him no good.
[ترجمه ترگمان]پول the خسیس هیچ فایده ای برای او نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]پول خرج های ناسالم او را خوب نمی کند

5. The miser gloated over his gold.
[ترجمه ترگمان]خسیس از روی طلا نگاهی به او انداخت
[ترجمه گوگل]گمراه کننده بر روی طلا خود غلبه کرد

6. He is a miser,and has penny-pinched himself out of several millions of US dollars.
[ترجمه ترگمان]او خسیس است و یک پنی هم خودش را از چند میلیون دلار آمریکا بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]او مرده است و خود را از چندین میلیون دلار آموخته است

7. A miser loves gold above his life.
[ترجمه ترگمان]خسیس، طلا را در زندگی خود دوست دارد
[ترجمه گوگل]عصبانیت طلای بالاتر از زندگی او را دوست دارد

8. The miser was an incarnation of greed.
[ترجمه ترگمان]خسیس مظهر طمع بود
[ترجمه گوگل]مشتاق یک تجسم حرص و طمع بود

9. The miser doesn't like to part with his money.
[ترجمه ترگمان]خسیس دوست ندارد از پول خود جدا شود
[ترجمه گوگل]مشتاق دوست ندارد پولش را بخورد

10. She disovered she had married a miser.
[ترجمه ترگمان]به بیت باخود گفت که با خسیس ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او از یک متجاوز ازدواج کرده است

11. A miser worships money.
[ترجمه ترگمان]خسیس پول می خواهد
[ترجمه گوگل]مشتاق وفادار است

12. He has grown into an old miser.
[ترجمه ترگمان]او در یک خسیس پیر رشد کرده
[ترجمه گوگل]او به گرسنگی قدیمی تبدیل شده است

13. My uncle was a terrible miser - he would walk in lashing rain rather than pay a bus fare.
[ترجمه ترگمان]عموی من خیلی خسیس بود - او ترجیح می داد در باران با باران راه برود تا کرایه اتوبوس را بدهد
[ترجمه گوگل]عموی من وحشتناک وحشتناک بود - او به جای اینکه یک کرایه اتوبوس بپردازد، قدم زدن باران را انجام می دهد

14. Henry was not the miser which later historians have labelled him.
[ترجمه ترگمان]هنری مرد خسیس نبود که بعدها historians روی آن نوشته بودند
[ترجمه گوگل]هنری نجس نبود که مورخان بعد او را علامت زده بودند

15. A typical miser, he hid his money in the house in various places.
[ترجمه ترگمان]خسیس، پول خود را در این خانه در جاه ای مختلف پنهان کرد
[ترجمه گوگل]یک مرد عجیب و غریب، پول خود را در خانه در مکان های مختلف مخفی کرد

he said: "a miser's greedy eyes will be filled either by contentment or by grave-dust"

گفت: «چشم تنگ دنیادوست را یا قناعت پرکند یا خاک گور»


The miser starved his children and hoarded money.

آن خسیس بچه‌های خود را گرسنگی می‌داد و پول تلنبار می‌کرد.


پیشنهاد کاربران

محتکر

ناتوان


کلمات دیگر: