کلمه جو
صفحه اصلی

west point


شهر وست پوینت (در ایالت نیویورک - مقر دانشکده ی افسری امریکا)

انگلیسی به فارسی

نقطه غربی


شهر وست پوینت (در ایالت نیویورک - مقر دانشکدهی افسری آمریکا)


دانشکدهی افسری وست پوینت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the oldest military post in the U.S. and the seat of the U.S. Military Academy, located north of New York City on the western bank of the Hudson River.

• well known united states military academy in new york state

جملات نمونه

1. Classmates at West Point had ironically dubbed him Beauty.
[ترجمه ترگمان]classmates در وست پوینت به استهزا او را زیبا لقب داده بود
[ترجمه گوگل]همکلاسی های وست پوینت به طرز شگفت انگیزی به او زیبایی زدند

2. John was happily ensconced at West Point.
[ترجمه ترگمان]جان در وست پوینت جا خوش کرده بود
[ترجمه گوگل]جان با خوشحالی در غرب ایستاد

3. A native Nebraskan and a West Point graduate, Wedemeyer had an intellectual bent and a capacity for strategic thinking.
[ترجمه ترگمان]Wedemeyer بومی و فارغ التحصیل وست پوینت، دارای گرایش فکری و ظرفیتی برای تفکر استراتژیک بود
[ترجمه گوگل]فردی بومی Nebraskan و فارغالتحصیل وست پوینت، Wedemeyer دارای خلقی ذهنی و ظرفیت تفکر استراتژیک بود

4. After that. . . commandant of West Point.
[ترجمه ترگمان]بعد از اون فرمانده \"وست پوینت\"
[ترجمه گوگل]بعد از آن فرمانده ایالت وست پوینت

5. McDowell and Beauregard had been classmates at West Point.
[ترجمه ترگمان]مک McDowell و Beauregard Beauregard در وست پوینت classmates بودند
[ترجمه گوگل]مکدول و بوروره در همدان در غرب ایستاده بودند

6. As of 1991 West Point graduates constituted twice the percentage of generals as they did of other army officers.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۹۱، فارغ التحصیلان وست پوینت دو برابر تعداد ژنرال های دیگر ارتش را تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]از سال 1991، فارغ التحصیلان وست پوینت، به عنوان دیگر افسران ارتش، دو برابر درصد ژنرال ها را تشکیل دادند

7. West Point and Volongze Military Academy are two of them.
[ترجمه ترگمان]وست پوینت و آکادمی نظامی Volongze دو تای آن ها هستند
[ترجمه گوگل]نقطه و غرب آکادمی نظامی Volongze دو نفر از آنها هستند

8. He also excitedly asked the West Point delegation if they knew of any effective truth serums.
[ترجمه ترگمان]او همچنین با شور و هیجان از هیات نمایندگی وست پوینت دعوت کرد که آیا از هر گونه سرم حقیقت موثر خبر دارند یا خیر
[ترجمه گوگل]او همچنین هیجان زده از هیئت مدیره وست پوینت اگر آنها از هر سرم حقیقت موثر می دانستند

9. The United States Military Academy at West Point, New York, prepares army officers Army.
[ترجمه ترگمان]آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت نیویورک، ارتش افسران ارتش را آماده می کند
[ترجمه گوگل]ارتش نظامی ارتش ایالات متحده در وست پوینت، نیویورک، ارتش افسران ارتش را آماده می کند

10. The United States Military Academy at West Point, New York, prepares officers for the army Army.
[ترجمه ترگمان]آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت نیویورک، افسران ارتش ارتش را آماده می کند
[ترجمه گوگل]آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت، نیویورک، افسران ارتش ارتش را آماده می کند

11. West Point a college for future army Army officers.
[ترجمه ترگمان]وست پوینت یک کالج برای افسران ارتش آینده ارتش است
[ترجمه گوگل]غرب یک کالج برای افسران ارتش ارتش آینده است

12. Her boyfriend is a cadet of West Point.
[ترجمه ترگمان]دوست پسرش یه دانشجوی \"وست پوینت\" - ه
[ترجمه گوگل]دوست پسر او کادت وست پوینت است

13. The United States Military Academy at West Point, New York, prepares officers for the Army.
[ترجمه ترگمان]آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت نیویورک برای ارتش آماده می شود
[ترجمه گوگل]آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت، نیویورک، افسران ارتش را آماده می کند

14. Leading the patrol was Capt. Brant Auge, a West Point graduate from Mississippi.
[ترجمه ترگمان]رهبری این گروه سروان برنت Auge، یک فارغ التحصیل وست پوینت از می سی سی پی است
[ترجمه گوگل]سرپرست گشت، کاپیتان برانت اوج، فارغالتحصیل وست پوینت از می سی سی پی بود

پیشنهاد کاربران

west point ( نجوم )
واژه مصوب: نقطۀ غرب
تعریف: یکی از چهار نقطۀ اصلی جهت‏یابی بر روی افق که غرب جغرافیایی را نشان می‏دهد


کلمات دیگر: