1. Measles, mumps and whooping cough are spreading again because children are not being vaccinated.
[ترجمه yasaman] سرخک، سرخجه وسیاه سرفه دوباره پخش می شوند؛ چون کودکان واکسینه نشده اند.
[ترجمه ترگمان]سرخک، سرخجه و سیاه سرفه دوباره پخش می شوند چون کودکان واکسینه نشده اند
[ترجمه گوگل]سرخک، اوریون و سرفه کولون دوباره گسترش می یابند زیرا کودکان واکسینه نمی شوند
2. Our youngest boy has gone down with mumps.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک تر ما اوریون گرفته
[ترجمه گوگل]جوانترین پسر ما با مرجان روبرو شده است
3. The illness was diagnosed as mumps.
[ترجمه ترگمان]بیماری تشخیص داده شده بود
[ترجمه گوگل]بیماری به عنوان سوزن تشخیص داده شد
4. The child has the mumps.
[ترجمه ترگمان]بچه اوریون گرفته
[ترجمه گوگل]کودک دارای اوریون است
5. Scarlet fever, mumps, chicken pox, and whooping cough floated in the air.
[ترجمه ترگمان]تب مخملک، اوریون، ابله مرغان و سیاه سرفه در هوا شناور بود
[ترجمه گوگل]تب اسکار، اوریون، ریه مرغان، و سرفه دریایی در هوا فرو ریخته است
6. Think of it like the mumps.
[ترجمه ترگمان]به آن نوع اوریون فکر کن
[ترجمه گوگل]آن را مانند سماق در نظر بگیرید
7. An epidemic of measles, mumps or rubella is now possible.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر اپیدمی سرخک، سرخجه یا سرخجه ممکن است
[ترجمه گوگل]اپیدمی سرخک، اوریون یا سرخجه در حال حاضر امکان پذیر است
8. Mumps Belladonna. Rapid onset and violent.
[ترجمه ترگمان]اوریون belladonna افزایش ناگهانی و خشونت
[ترجمه گوگل]موز Belladonna شروع سریع و خشونت آمیز
9. All doses of Hib, measles, mumps, rubella and varicella must be given on or after the first birthday.
[ترجمه ترگمان]میزان Hib سرخک و سرخک و آبله rubella و آبله مرغان باید به بعد از اولین سالگرد تولدشان تعیین شود
[ترجمه گوگل]تمام دوزهای Hib، سرخک، اوریون، سرخجه و واریسلا باید بعد از اولین تولد داده شود
10. There were plenty of diseases. Scarlet fever, mumps, chicken pox, and whooping cough floated in the air.
[ترجمه ترگمان]انواع و اقسام بیماری ها وجود داشت تب مخملک، اوریون، ابله مرغان و سیاه سرفه در هوا شناور بود
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماری ها وجود داشت تب اسکار، اوریون، ریه مرغان، و سرفه دریایی در هوا فرو ریخته است
11. The association between mumps orchitis and testicular cancer is weak an incidence rate of 0. 5 percent.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین سلول های گرفتگی گلو و سرطان پروستات باعث کاهش میزان شیوع آن می شود ۵ درصد
[ترجمه گوگل]ارتباط بین ارکیت سمی و سرطان بیضه ضعیف است و میزان بروز آن 5/0٪ است
12. Poor Dick has gone down with mumps.
[ترجمه ترگمان]بیچاره دیک حسابی اوریون گرفته
[ترجمه گوگل]ضعیف دیک با هویج رسیده است
13. She got mumps from her brother.
[ترجمه امیررضا رحیم زاده] او از برادرش اوریون گرفته بود
[ترجمه ترگمان] از برادرش اوریون گرفته بود
[ترجمه گوگل]او از برادرش خوابیده است
14. Mumps is an acute contagious viral infection.
[ترجمه ترگمان]Mumps یک عفونت ویروسی حاد ویروسی است
[ترجمه گوگل]معده یک عفونت ویروسی حاد مسری است
15. As a child she suffered measles, mumps, scarlet fever, chicken pox, double pneumonia and eventually polio, leaving her left leg and foot weak and deformed.
[ترجمه ترگمان]به عنوان بچه ای که مبتلا به سرخک و تب مخملک، ذات الریه، ذات الریه و نهایتا فلج اطفال شده بود و پای چپش ضعیف و چلاق شده بود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کودک، او مبتلا به سرخک، اوریون، تب زرد، مارپیچی مرغی، پنومونی دو طرفه و در نهایت فلج اطفال، پا و پای پا و پای خود را ضعیف و تغییر شکل داد