1. chicago is a railway hub
شیکاگو قلبگاه خطوط راه آهن است.
2. gradually new york became the literary and artistic hub of america
کم کم نیویورک کانون ادبی و هنری امریکا شد.
3. pour a drop of oil in the aperture of the (wheel's) hub
یک قطره روغن در روزنه ی توپی چرخ بچکان.
4. The City of London is the hub of Britain's financial world.
[ترجمه ترگمان]شهر لندن مرکز جهان مالی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]شهر لندن مرکز دنیای مالی بریتانیا است
5. The computer department is at the hub of the company's operations.
[ترجمه ترگمان]بخش کامپیوتر در مرکز عملیات شرکت قرار دارد
[ترجمه گوگل]بخش کامپیوتر در مرکز عملیات شرکت قرار دارد
6. He thinks that Boston is the hub of the universe.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که بوستون مرکز جهان است
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که بوستون مرکز جهان است
7. Birmingham is at the hub of Britain's motorway network.
[ترجمه ترگمان]بیرمنگام در مرکز شبکه بزرگراه بریتانیا قرار دارد
[ترجمه گوگل]بیرمنگام در مرکز بزرگراه بریتانیا قرار دارد
8. The kitchen was the hub of family life.
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه مرکز زندگی خانوادگی بود
[ترجمه گوگل]آشپزخانه مرکز زندگی خانوادگی بود
9. In 1922 they were the hub of the maelstrom that was the great famine of 1921-
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۲ آن ها مرکز of بودند که قحطی بزرگ سال ۱۹۲۱ بود
[ترجمه گوگل]در سال 1922، آنها مرکز مراسم عشایری بود که قحطی بزرگ 1921-
10. Here is the hub of my confession, to be taken any way we wish.
[ترجمه ترگمان]اینجا مرکز اعتراف من است که هر طور دلمان خواست به عمل آید
[ترجمه گوگل]این مرکز مراسم اعتراف من است، که هرچه می خواهیم بپذیریم
11. Vienna was then the hub of the multinational Hapsburg empire.
[ترجمه ترگمان]وین در آن زمان مرکز امپراطوری چند ملیتی هاپسبورگ بود
[ترجمه گوگل]سپس وین مرکز امپراتوری چندملیتی هابسبرگ بود
12. A site is a hub if you would go there regularly for news or information contained within the site.
[ترجمه ترگمان]اگر شما به طور منظم برای اخبار یا اطلاعات موجود در سایت به آنجا بروید، یک محل مرکزی است
[ترجمه گوگل]یک سایت هاب است اگر شما به طور مرتب برای اخبار یا اطلاعات موجود در سایت به آنجا می روید
13. Flights to South America pass through the airline's hub airport in Rio de Janeiro, Brazil.
[ترجمه ترگمان]پروازها به آمریکای جنوبی از فرودگاه هاب هواپیمایی در ریو دو ژانیرو، برزیل می گذرد
[ترجمه گوگل]پروازها به جنوب امریکا از طریق فرودگاه هابیت ریو دو ژانیرو، برزیل عبور می کند
14. At the hub of the crisis, hospital conditions in Samara and Saratov were atrocious.
[ترجمه ترگمان]در مرکز این بحران، شرایط بیمارستان سامارا و ساراتوف بی رحمانه بود
[ترجمه گوگل]در مرکز بحران، شرایط بیمارستان در سامرا و ساراتوف خشن بود