کلمه جو
صفحه اصلی

sip


معنی : جرعه، چشش، مزمزه کردن، خرده خرده نوشیدن، خرد خرد اشامیدن، چشیدن
معانی دیگر : (آبگونه) چشیدن، جرعه های کوچک خوردن، مزیدن، کم کم نوشیدن، خرده خرده نوشی

انگلیسی به فارسی

جرعه، چشش، مزمزه، خرده خرده نوشی، مزمزه کردن، خردخرد اشامیدن، چشیدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: sips, sipping, sipped
• : تعریف: to drink slowly and a little at a time.
مترادف: sup
مشابه: nip, taste
اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or an instance of sipping.
مترادف: swallow, taste

(2) تعریف: a quantity of liquid sipped.
مترادف: dram, sup, taste
مشابه: nip

• small amount of liquid taken into the mouth, small drink
take a small drink, drink a small amount of liquid
if you sip a drink, you drink a small amount at a time. verb here but can also be used as a count noun. e.g. she took another sip from her glass. ...sips of water.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] single -in-line package-بست تک ردیفه بسته قطعه الکترونیکی با پوشش مستطیلی نازک و ردیفی از پایه ها که برای نصب و اتصال از یک لبه آن بیرون آمده اند. بسته تک ردیفه به دلیل نصب عمودی آن در سطری از سوراخها در فضای برد مدار صرفه جویی می کند. شبکه های مقاومتی و آرایه های حافظه به صورت SIP بسته بندی می شوند .

مترادف و متضاد

جرعه (اسم)
shot, sip, swig, quaff, gulp, potion, godown, potation

چشش (اسم)
sip

مزمزه کردن (فعل)
sip

خرده خرده نوشیدن (فعل)
sip

خرد خرد اشامیدن (فعل)
sip

چشیدن (فعل)
taste, assay, sip, gust

drink slowly


Synonyms: drink in, extract, imbibe, partake, quaff, sample, savor, sup, swallow, taste, toss


Antonyms: down, slurp


جملات نمونه

1. I took a little sip of my drink.
[ترجمه Maniana] من کمی از نوشیدنی ام را نوشیدم.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای نوشیدم
[ترجمه گوگل]من یک نوشیدنی کوچولو را گرفتم

2. This tea is very hot, so sip it carefully.
[ترجمه ترگمان]این چای خیلی داغ است، پس با دقت آن را قورت بدهید
[ترجمه گوگل]این چای بسیار داغ است، بنابراین دقت آن را بخورید

3. The first sip is the best.
[ترجمه ترگمان]اولین جرعه از همه بهتر است
[ترجمه گوگل]اولین گودال بهترین است

4. She took a sip of wine, savouring the fine vintage.
[ترجمه ترگمان]او مزه شراب را مزه مزه مزه مزه کرد
[ترجمه گوگل]او یک نوشیدنی شراب را به دست آورد، و طعم خوبی از محصول را دارد

5. She bit into a croissant and took a sip of coffee.
[ترجمه ترگمان]او کمی به شکل یک قرص نان خورد و جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه گوگل]او به یک کریسانت کوچ کرده و یک قهوه میخورد

6. He took a sip of his coffee.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه گوگل]او یک قاشق غذاخوری را گرفت

7. She paused to sip her tea.
[ترجمه ترگمان]مکث کرد تا چایش را نوشید
[ترجمه گوگل]او متوقف شد تا چای خود را شیر دهد

8. She poured more wine and took a sip .
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی بیشتری ریخت و جرعه ای نوشید
[ترجمه گوگل]او شراب بیشتری ریخت و گنگ گرفت

9. He took a sip of the medicine and screwed up his face.
[ترجمه ترگمان]او جرعه ای از دارو را نوشید و صورتش را درهم کشید
[ترجمه گوگل]او یک لیوان دارو گرفت و چهره اش را پیچید

10. A sip of brandy helped to pull him round.
[ترجمه ترگمان]یک جرعه برندی به او کمک کرد تا او را به اطراف بکشد
[ترجمه گوگل]یک جرعه براندی به او کمک کرد تا او را بکشند

11. Sarah took another sip at her wine.
[ترجمه ترگمان]سارا جرعه ای دیگر نوشید
[ترجمه گوگل]سارا یکی دیگر از گاو را در شراب خود گرفت

12. I tried to sip the tea but it was scalding.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم چای را بخورم، اما هوا گرم بود
[ترجمه گوگل]من سعی کردم چای را شیرین کنم اما آن را پخته بود

13. She took a sip of water to moisten her dry throat.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای آب نوشید تا گلویش را مرطوب کند
[ترجمه گوگل]او یک گنگ آب گرفت تا گلویش را خیس کند

14. Harry took a sip of bourbon.
[ترجمه ترگمان]هری جرعه ای از ویسکی نوشید
[ترجمه گوگل]هری گریبان بوربن را گرفت

She sipped the tea and put the cup on the table.

چای را مزه کرد و فنجان را روی میز گذاشت.


instead of gulping down try to sip!

به‌جای قورت قورت نوشیدن سعی کن با جرعه‌های کوچک بخوری!


کلمات اختصاری

عبارت کامل: Session Initiation Protocol
موضوع: کامپیوتر
پروتکل آغازش جلسه

پیشنهاد کاربران

A sip
به قلپ

مزمزه کردن، جرعه جرعه نوشیدن

هورت کشیدن


کلمات دیگر: